سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشجویان مالکیت فکری

 

عنوان: Lawson v The Bank of London 1856


موضوع: استفاده از نام تجاری دیگری، پسینگ‌آف


حقایق پرونده:
•    خواهان بانکی در لندن با عنوان «بانک لندن» تأسیس کرده است.
•    وی هزینه زیادی برای راه‌اندازی بانک متحمل شده است.
•    خواهان بر سردر همه دفاتر و سربرگ‌ها این نام را نصب کرده تا عموم مردم آن را ببینند.
•    در آن زمان این تنها بانک با این عنوان بوده.
•    معلوم نیست آیا خواهان فعالیت بانکی را هم آغاز کرده است یا خیر.
•    خواهان تحت عنوان مذکور سود زیادی به دست می‌آورده است.
•    خوانده بانکی تحت همین عنوان تأسیس کرده است.
•    خواهان نتوانسته است به فعالیت بانکی خود ادامه دهد.
•    ادعای خواهان این است که قصد خوانده فریب عموم و زیان به خواهان بوده و توقف کار بانکی خواهان به همین دلیل اتفاق افتاده است.


استدلال‌های قاضی:
•    مشخص نیست سبب اقامه دعوا برای خواهان وجود دارد یا خیر زیرا خواهان نگفته که آیا به فعالیت بانکی مشغول بوده است یا قصد شروع آن را داشته است. در واقع به نظر میرسد وی هنوز شروع به کار نکرده بوده. در این صورت ادعای ضرر و زیان هم منتفی است چون اساسا وی هنوز مشتری نداشته است. خواهان باید ثابت کند به حرفه بانکداری مشغول بوده و از فعل خوانده زیان دیده است زیرا دعوای پسینگ آف در جایی قابل طرح است که فعالیت تجاری تحت عنوان یا نام تجاری مورد نظر در حال انجام باشد.
•    گفته شده خواهان نمی‌تواند علیه خوانده‌ای که یک شرکت حقوقی است اقامه دعوا کند بلکه باید علیه شرکا اقامه دعوا کند زیرا شرکت مرتکب جنایت و خیانت (که نیازمند قصد است) نمی‌شود و تنها مرتکب تخلف (trespass) می‌شود. اما به دلیل آنچه گفته شد نوبت به طرح این موضوع و بررسی آن نمی‌رسد.
•    خوانده با استناد به متن یک رأی (که می‌گوید «هر شرکت باید نامی داشته باشد و ماهیت این نام مانند نامی است که برای اشخاص حقیقی اعتبار می‌شود») مدعی است استفاده از نام دیگری مجاز است مگر به نقض علامت تجاری منجر شود. موضوع پرونده‌های علامت تجاری هم نامی است که ویژگی تمایزدهندگی دارد و بر روی کالاهای تقلبی استفاده شده و موجب جلب مشتریان دیگری شده است. اما در اینجا ادعای مشغول بودن به تجارت بانکداری و همچنین جذب متقلبانه مشتریان از سوی خواهان مطرح نشده است تا مسئله ذیل دعوای پسینگ آف و نام تجاری قرار گیرد.


حکم: چون خواهان هنوز بانکداری را شروع نکرده است و هیچ مشتری ای وجود نداشته، استفاده از نام بانک کسی را فریب نمی‌دهد و دعوای پسینگ‌آف و تقلب قابل طرح نیست لذا دادخواست رد می‌شود.


ماهیت موضوع حمایت: ظاهرا ماهیت مورد حمایت از نظر دادگاه همان حقوق مصرف‌کننده است چون استدلال شده که جلب مشتری دیگری از طریق جعل عنوانی که برای یک تاجر یا شرکت جا افتاده است (پسینگ‌آف) ممنوع است.



  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، تصحیح گزارش پرونده، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  شنبه 92/8/25ساعت  4:6 عصر  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

    نام پرونده : New York & Rosendale Cement Co. v. Coplay Cement Co. 1890

    موضوع پرونده : اختلاف بر سر استفاده از نام شهر توسط دو شرکت سیمان سازی

    دادگاه : دادگاه بخش منطقه شرقی پنسیلوانیا


    حقایق پرونده:
    ـ   خواهان از نام " Anchor Rosendale cement " برای تولید و عرضه سیمان تولیدشده در شهر "Rosendale" در ایالت  New York استفاده می کند.
    ـ   در این شهر معادن سنگ سیمان زیادی وجود داشته و در آن تولیدکننده های دیگری هم مشغول به فعالیت هستند که برخی از همین نام استفاده می‌کنند.
    ـ   خوانده هم از نام "Rosendale" برای توصیف و تولید و عرضه سیمان خود که در شهر و ایالت دیگری تولید می‌شود استفاده کرده است.
    ـ   خواهان مدعی است چون خوانده به ناحق برای سیمانی که در ایالت دیگری استخراج و تولید می‌شود از نام "Rosendale" استفاده کرده موجب زیان به فروش وی شده است.
    ـ   خوانده مدعی است با توجه به کاربردهای نام سیمان "Rosendale" و ذهنیت مشتریان، این نام تنها نشان‌دهنده مبدأ کالا نیست و به یک عبارت ژنریک تبدیل شده است که برای مشخص کردن سیمان معمولی امریکایی در برابر سیمان باکیفیت‌تری با عنوان سیمان "Portland" به‌کار می‌رود.


    استدلال:
    به‌طور کلی هر عملی که مشتمل بر تقلب و جعل باشد ممنوع است.
    عمل خوانده هم با شرایطی ممکن است مصداق رقابت غیرمنصفانه تلقی شود.
    اما باید توجه کرد به طور مطلق ادعای خوانده برای منع استفاده از نام شهرها پذیرفته نیست و الا باید هر تولید کننده ظروف چینی با این استدلال که ظروف را خارج از چین تولید می‌کند از به‌کار بردن این نام منع شود. یا هر تاجری که کتان ایرلندی می‌فروشد از سوی تاجران ایرلندی منع شود.
    قاعده این است که هر گاه حق مالکیت بر یک علامت یا نام تجاری اثبات نشود تنها کسانی که فریب خورده باشند حق دارند برای استفاده از یک نام یا علامت ادعای جبران کنند. مطابق اصول حقوقی هیچ کس نمی‌تواند از طریق شکایت خصوصی علیه یک امر عمومی اقدام کند. اگرچه چنین نتیجه‌ای در بحث نام یا علامت تجاری ممکن است خوشایند نباشد ولی این خلأ قانونی باید توسط قانونگذار جبران شود. در اینجا هم اثبات اینکه خواهان حق استفاده از نام شهرو مذکور را دارد یا اینکه برخی خریداران ممکن است فریب نام محصول خوانده را بخورند کافی نیست بلکه باید اثبات کند که مالک انحصاری نام مورد نظر است.


    حکم:
    به دلیل عدم وجود حق مالکیت انحصاری خواهان در نام مورد بحث دعوای خواهان رد می‌شود.


    ماهیت علامت:
    این پرونده پس از قانون علائم تجاری مصوب 1881 تشکیل شده و این قانون با پیش بینی نظام ثبت علامت ماهیت ایجابی برای علامت را به رسمیت شناخته. بنابراین و با توجه به رأی مورد نظر به‌نظر می‌رسد دادگاه معتقد است با استفاده عملی از علامت یا نام تجاری تحت شرایطی مالکیت انحصاری بر آن خواهد یافت و دیگران از به‌کاربردن آن در تجارت منع می‌شوند.


    برداشت‌های غلط: چند مطلب که از متن برداشت شده ولی غلط است یا عکس آن بیان شده این موارد است:
    سنگ معدن استفاده شده توسط خوانده هم همان سنگ های معدن شهر "Rosendale" است؛
    اینکه خوانده مدعی است نام سیمان "Rosendale" فقط یک اهمیت و اعتبار محلی دارد و کاربرد آن نیز محلی است؛
    در این موارد به نظر میرسد که آشفتگی قضایی وجود دارد.
    کسی نمی تواند برای منفعت خود ضرر به عموم بزند، بنابر این او ضرر می بیند مگر اینکه آن ضرر یک ویژگی خاص و متفاوت از جایی که توسط عموم تهیه میشود را داشته باشد.



  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، تصحیح گزارش پرونده، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/15ساعت  10:0 صبح  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

     

    نام پرونده: [تجدیدنظر در حکم پرونده] FARINA v. SILVERLOCK 1856  

    موضوع پرونده : چاپ و فروش علامت تجاری خواهان [به فروشندگان ادکلن‌های تولیدی خواهان] به توسط خوانده بر روی ادکلن های خود

    تجدیدنظرخواه: Silverlock

    تجدیدنظرخوانده: Johann Maria

    (خواهان اصلی: Johann Maria Farina / خوانده اصلی: H. Silverlock )

    حکم :

    قاضی پرونده [حکم بدوی مبنی بر] شخص خوانده را به ممنوعیت دائمی از چاپ یا فروش یا در معرض فروش قرار دادن یا خریدن (تحصیل کردن) برای چاپ یا فروش هر علامتی که شباهت با علامتی که به توسط شخص خواهان داشته باشد [نقض کرده و حکم به برائت خوانده صادر کرده است.] یا آنکه آن علامت صرفا با رنگی متفاوت از علامت خواهان باشد محکوم نمود.

    ادعاهای شخص خواهان :

    شخص خواهان به وسیله لایحه خود ادعا کرده است که ایشان صاحب یه راز ارزشمندی در ساخت ادکلن های خود می باشد و به منظور تمایز ادکلن خود از دیگر ادکلن های موجود در بازار یک علامت ویژه منحصر به خود را ابداع کرده است که بر روی شیشه های ادکلن خود هک کرده است و شخص خوانده این علامت رو مورد کپی برداری (جعل) قرار داده است و بدین وسیله ادکلن های زیادی را با علامت وی تولید کرده است که یا دقیقا مثل علامت ایشان بوده است یا صرفا با کمی متفاوت از علامت وی و بدین نحو ادکلان ها را به فروش رسانیده است که این امر موجب ضرر بسیاری برای ایشان شده است.

    درخواست خواهان :

    شخص خواهان به وسیله لایحه خود درخواست ضرر و زیانی که به وسیله چاپ و فروش علامت خود به وسیله خوانده شده است را کرده است.

    استدلال قاضی :

    1- حق قانونی که در این پرونده برای شخص خواهان شناخته شده است عبارت است از حقی که بواسطه دارا بودن یک علامت تجاری خاص که برای کالایی معین ابداع شده است می باشد.

    2- این حق نمی تواند به مانند [عنوان] حق کپی رایت به نحو کامل مورد توصیف قرار بگیرد.

    3- این حق در واقع حقی است که صرفا برای شخص خواهان وجود دارد و این حق صرفا زمانی می تواند مورد اعمال قرار گیرد که مورد نقض قرار بگیرد.

    4- این حق، حقی است که برای هر شخصی که دارای علامت تجاری خاصی باشد که بر روی کالاها و محصولات خود هک کرده باشد وجود دارد و شخص بواسطه اعمال حق خود جلوگیری میکند از اینکه دیگران کالاهای خود را با علامت او به فروش رسانند [تا مردم را گمراه سازند و به دارنده علامت خسارت وارد کنند.]

    5- اعمال این حق هم چنین موجب جلوگیری کردن از مورد فریب قرار گرفتن مردم و مورد ضرر و زیان واقع شدن شخص صاحب علامت تجاری خاص می شود.

    [5. اصلی که در این موارد باید اعمال شود: هر کس که شکلی از بیان اختصاص کالاها به خود را اتخاذ کرده باشد حق دارد بگوید دیگران نباید علامت تجاری وی را سرقت کرده و به مشتریان القا کنند کالاها آنها همان کالای اصلی است.]

    [6. چون برچسب یا علامت متعلق به خواهان دارای کپی‌رایت نیست، کپی‌برداری و تکثیر صرف از آن ممنوع نیست و کاری که خوانده کرده هم صرفا تکثیر برچسب بوده است.] 

    [7. خوانده صرفا برچسب را در تیراژ بالا تکثیر کرده و روی هیچ کالایی استفاده نکرده است پس هیچ مشتری ای از سوی وی فریب نخورده است. کافی است استفاده مشروعی غیر از به‌کاربردن برچسب بر روی کالاهای جعلی قابل تصور باشد. خود خوانده هم استدلال کرده است که خیلی از توزیع کنندگان ادکلن خواهان ممکن است نیاز به تعویض برچسب پیدا کنند و از همین رو آن را تکثیر کرده است.]

    [8. بسیار جای تعجب است که قاضی بدوی معتقد است: اگر شخصی چیزی را برای هدفی مشروع بفروشد و آن چیز دارای کاربرد نامشروع نیز باشد، نمی‌تواند به این گفته اکتفا کند که هدف من کاربرد مشروع آن است بلکه باید اثبات کند که برای هدف نامشروع به‌کار نمی‌رود. این استدلال به‌طور مطلق درست نیست. برای نمونه در اینجا مشتریان زیادی هستند که استفاده مشروع از برچسب دارند و حکم به ضبط یا نابودی آنچه خوانده تا کنون تولید کرده است عادلانه نیست.]

    [9. اگر نقض حق خواهان و تقلب از طریق فروش یک کالای جعلی وجود داشت این دادگاه باید آن را منع کند و استفاده نامشروع از علامت را متوقف کند اما حکم قاضی بدوی استفاده مشروع را نیز متوقف می‌کند.]

     

    حقایق پرونده :

    1- خواهان پرونده (Farina) سازنده اصلی (واقعی) نوعی ادکلن (Eau-de-Cologne) می باشد.

    2-  بنابر آنچه خواهان گفته است ایشان از سال 1832 به وسیله علامت تجاری خاص خود و طراحی مختص خود که با نام "Johann Mark Farina gegeniiber dem Jiilichs Platz" می باشد در سراسر اروپا شناخته شده است و این شیوه ای بوده است که شخص خواهان در مورد ادکلن های خود به کار برده است.

    3-  شخص خوانده [صاحب یک چاپخانه است که] علامت تجاری او را مورد چاپ و فروش قرار داده است یا دقیقا به مانند علامت تجاری خواهان یا صرفا با رنگی متفاوت [کمی تفاوت] از علامت خواهان.

    [4. خوانده تنها برچسب علامت تجاری را چاپ کرده است ولی آن را بر روی هیچ کالایی به‌کار نبرده است.]

    [5. فروشندگان و توزیع‌کنندگان ادکلن گاه به دلیل خراب شدن بسته‌بندی ادکلن‌ها به تعویض برچسب روی آن نیازمندند و خوانده چاپ برچسب‌ها را برای این منظور می‌داند.]

    ماهیت علامت مورد حمایت :

    قاضی پرونده ماهیت علامت را علامت تجاری می داند.

    مبنای حمایت :

    مبنای حمایت در این پرونده این است که دادگاه در این جا حمایت از علامت تجاری را می پذیرد و معتقد است که هر کسی که دارای علامت تجاری خاص برای کالای معینی باشد دارای این حق است که جلوگیری کند از دیگران در استفاده از علامت او و همچنین [تا] با اعمال این حق از فریب خوردن مردم نیز جلوگیری خواهد شد. [کند بنابراین مبنا جلوگیری از فریب و حمایت مصرف کننده است.]

     



  • کلمات کلیدی : تصحیح گزارش پرونده، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  جمعه 92/8/10ساعت  6:8 عصر  توسط حسین حسینی 
      نظرات دیگران()

    خیلی از اقای فرقانی ممنونم. تا اینجا بهترین گزارش را شما تهیه کردید اما نیاز به دقت بیشتری هست. معلومه که توانایی مناسبی دارید و فقط با افزایش دقت و حوصله برای فهم بهتر متن می‌تونید گزارشهای بی عیب و نقصی رو آماده کنید. لطفا این گزارش رو با گزارش خودتون مقایسه کنید و به نکاتی که جا انداختید توجه کنید. پرونده دیگه‌ای براتون میل می‌کنم انشاالله این هفته آماده کنید تا سریع‌تر از علائم تجاری خارج بشیم.

     

    عنوان: «بلک ول» علیه «آرمیستد» ـ 1872


    دادگاه: دادگاه بخش ویرجینیای غربی
    موضوع: استفاده از نام و علامت تجاری مشابه.
    خواهان: آقای بلک‌ول تولیدکننده تنباکو با عنوان Genuine Durham Smoking Tobacco
    خوانده: آقای آرمیستد تولیدکننده تنباکو با عنوان Best Spanish Flavored Durham


    حقایق پرونده:

    ـ   نام و علامت تجاری خواهان «Genuine Durham Smoking Tobacco» به همراه علامت تصویر یک گاو از زاویه کناری، در سال 1865 یا 1866 طراحی و از آن زمان مورد استفاده وی بوده است.
    ـ   خوانده از 1871 از علامت تجاری مشابه یعنی «Best Spanish Flavored Durham» به همراه علامت تصویر سر یک گاو استفاده کرده است.
    ـ   خوانده از تنباکوی معطر خاصی استفاده می‌کند که امتیاز تولید آن به همراه علامت تجاری موضوع دعوا از سوی شخصی با نام رایت به وی اعطا شده است.
    ـ   رایت از سال 1860 تنباکو را تحت نام «Morris&Wright"s Best Spanish Flavored Smoking Tobacco» تولید می‌کرد.
    ـ   لیبل اولیه رایت که قبلا مورد استفاده وی بوده کاملا متفاوت است و هنگامی که علامت تجاری خواهان را در کنتاکی مشاهده کرده است و به شهر خود بازگشته علامتی مشابه آن طراحی کرده است. در طراحی جدید نام دورهام و تصویر گاو اضافه شده است.
    ـ   با آنکه تنباکوی خوانده نزد عموم به تنباکوی دورهام مشهور بوده است اما وی از ابتدا از این عنوان به‌طور عملی استفاده نکرده است.
    ـ   دو عنوان مشابه « Genuine Durham Smoking Tobacco» و « The Durham Smoking Tobacco» هر دو با تصویر گاو استفاده شده و هر دو از یک رنگ استفاده کرده‌اند که روشن است این امر مشتریان را گیج می‌کند.
    ـ   خوانده مدعی است علامت طراحی شده وی تحت حمایت قانون کپی‌رایت 1870 قرار دارد.


    استدلال:

    قاضی علاوه بر استناد به حقایق پرونده به این نکات اشاره کرده است:
    1. شرط حمایت از علامت یا نام تجاری استفاده عملی از آن است و این اصل اخلاق تجاری از سوی دادگاهها تثبیت شده است. هر تاجری مالک علامت تجاری می‌شود که استفاده کرده است و دیگری نباید از آن استفاده کند. زیرا هر کس نسبت به نتایج کار خود حق پیدا می‌کند و استفاده از آن به وی اختصاص می‌یابد.
    2. تقلید از علامت تجاری مورد استفاده شخص که ممکن است به گمراهی مشتری ناآگاه منجر شود در ماهیت شبیه جعل و تنها در میزان خسارت متفاوت است. خسارت هنگامی است که مشتری نتواند تفاوت دو علامت را تشخیص دهد که در این صورت از فروش دارنده علامت کاسته می‌شود. هر چند ممکن است تفاوت بین دو علامت با دقت آشکار شود و فروشندگان و توزیع کنندگان بتوانند تشخیص دهند اما فروشندگان و توزیع کنندگان نیز به دلیل اینکه کالای بدلی ارزان تر است و سود فروش کالای بدلی بیشتر است به سمت آن جلب می‌شوند.
    3. بررسی ادعای نقض علامت از طریق استدلال صورت نمی‌گیرد بلکه بررسی بصری انجام می‌شود. باید دو نام تجاری کنار هم گذاشته شود و ادبیات و کلمات و ظاهر آنها مقایسه شود تا مشخص شود آیا مخاطب ناآگاه گمراه می‌شود یا خیر. مهم نیست شباهت تصادفی باشد یا عمدی. در اینجا نیز شباهت بین دو علامت به میزانی هست که مخاطب ناآگاه را گمراه کند.

     

    حکم:

    از آنجا که بررسی دو علامت نشان داد علامت دوم با تقلیدی است و موجب گمراهی مشتریان ناآگاه می‌شود: استفاده خوانده از علامت مزبور منع شده و وی باید نسبت به جبران مناسب از طریق محاسبه منافع خود ناشی از استفاده علامت مشابه اقدام کند.

     

    مبنای حمایت:

    اگرچه قاضی به مالکیت تاجر بر نام و علامتی که برای مدت قابل توجه از آن استفاده کرده است تصریح می‌کند اما با توجه به محتویات این پرونده به نظر می‌رسد مبنای حمایت از علامت در پرونده حمایت از حقوق مصرف‌کننده است نه حمایت از حقوق مالکانه دارنده علامت.



  • کلمات کلیدی : تصحیح گزارش پرونده
  • نوشته شده در  جمعه 92/8/10ساعت  11:3 صبح  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

     

    از زحمتی که کشیدید خیلی ممنون هستم. گزارش خوبی بود اما به نکات زیر هم توجه داشته باشید:

     

    1. در گزارش‌های بعد دقت کنید همان عناوین و پرسش‌های خواسته شده رو جواب بدید چون اساسا ترجمه متن از شما خواسته نشده. همچنین به نکاتی که در تصحیح گزارش خانم کریمایی گفته شده عمل کنید.

     

    2. مواردی بود که به پرونده اضافه کرده بودید و ذکری از آنها در حقایق پرونده نبود که در همان متن خودتون روش خط کشیدم و مواردی که جا انداخته بودید یا غلط بود که با رنگ قرمز صحیحش رو اضافه کردم.

     

    3. فهرست بعضی از حقایق پرونده که در گزارش شما ابهام داشت اینها هستند:

    ـ  در این پرونده ذکری از اصطلاح علامت تجاری نیست و فقط عنوان نام یا علامت به‌کار برده شده است.
    ـ  قاضی اشاره ای به امکان اضرار خوانده به خواهان نکرده است.
    ـ  قاضی اشاره‌ای به این امر نداشته که خواهان سمت ندارد و ذینفع نیست و بالعکس وی را به عنوان صاحب نام یا علامت ذکر می‌کند.
    ـ  قاضی اشاره‌ای به ثبت علامت ندارد و ظاهرا هنوز سیستم ثبت علامت وجود نداشته است.
    ـ  قاضی عمل خوانده را تقلب در تجارت ندانسته و بالعکس این شبهه را رد کرده است.
    ـ  پاورقی مربوط به رأی مجدد نیست اساسا در حقوق رأی مجدد نداریم.
    ـ  بحثی درباره مسئولیت مدنی و مالیت نام یا علامت مورد نظر وجود ندارد.
    ـ  بحثی درباره ارث رسیدن نام یا علامت مورد نظر وجود ندارد.

     

    4. متن گزارش پیشنهادی من هم این هست:

     

    عنوان پرونده: «سینگلتون» علیه «بولتون» - 1783
    موضوع: تقلید از عنوان کالای دیگری (نه عنوان تاجر یا تجارت دیگری)


    حقایق پرونده:
    توماس سینگلتون سازنده دارویی با نام «پماد زرد دکتر جانسون» است.
    این دارو فاقد ورقه اختراع است.
    توماس سینگلتون فوت کرده و فرزندش با همان نام به تولید دارو ادامه می‌دهد.
    خوانده دارویی با همان ترکیب ساخته و با همان نام توزیع می‌کند که همین امر مورد اعتراض خواهان است.
    هیچ دلیلی یافت نشد که خوانده قصد داشته باشد القا کند که داروی ساخت خواهان است.


    حکم:
    دلیلی برای اعتراض خواهان وجود ندارد. اگرچه خوانده داروی ساخت خود را تحت نام یا علامت خواهان فروخته است و این می‌تواند مصداق تقلب باشد اما از یک سو وی همان داروی ابداعی پدر خواهان را می‌سازد و از سوی دیگر خواهان نیز در حال ساخت داروی پدرش است و در واقع هر دو در حال ساخت و توزیع داروی ابداعی شخص ثالث با نام یا علامت همان شخص ثالث هستند. از این نظر تفاوتی میان دو طرف نیست. بنابراین فقط اگر خوانده ترکیب ساختگی خود را با عنوان داروی ابداعی دکتر جانسون توزیع می کرد این عمل وی مصداق تقلب و مجرمانه بود.
    همچنین هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوان گفت خواهان بر ترکیب دارو یا نام دارو مالکیت دارد.


    ماهیت علامت:
    قاضی به ویژگی‌های علامت قابل حمایت نپرداخته است اما ظاهرا از منظر وی علامت تجاری نشانه‌ای که تولیدکننده یا تاجر بر کالای خود استفاده می‌کند (و تقلید از آن یا مشابهت علامت ها تا به یکی از عناوین مجرمانه مانند فریب عموم منجر نشود مجاز است).

     



  • کلمات کلیدی : تصحیح گزارش پرونده
  • نوشته شده در  پنج شنبه 92/8/9ساعت  5:21 عصر  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

     

    از خانم کریمایی کمال تشکر رو دارم ولی دو نکته رو باید عرض کنم: یکی اینکه ترجمه متن خواسته نشده بود. روش باید این باشه که متن رو بخونید و بفهمید و حداکثر نوت بردارید بعد به پرسش‌هایی که خواسته شده پاسخ بدید و تحلیل کنید. هر جای متن رو نفهمیدید باید برای فهمیدنش تلاش کنید و یا بپرسید. در گزارش شما متن فقط ترجمه شده ولی مشخصه که فهمیده نشده. دوم اینکه انشاالله باید برنامه ریزی منظمی برای تقویت زبان داشته باشید. به دوستان پیشنهاد شد حتما روزی چند صفحه از یک متن زبان عمومی (نه تخصصی) در سطح خودتون مطالعه کنید و حدود ده لغت رو در برنامه انکی وارد کنید و اشکالات ساختاری و گرامری رو هم بپرسید. به این صورت تا اخر ترم با متون انگلیسی مأنوس میشید و گزارش‌های بهتری تهیه می‌کنید. خوندن این رشته بدون زبان بی‌فایده است. خلاصه و حقایق پرونده رو براتون می‌گذارم لطفا با گزارش خودتون و متن لاتین تطبیق بدید:

     

    عنوان پرونده: «بلانچارد» علیه «هیل» ـ 1742

    موضوع: تقلید در استفاده از مهر یا عنوان Great Mogul بر کارت‌های بازی

    حقایق پرونده:
    مهر مذکور طراحی خواهان است.
    حق استفاده انحصاری از آن بر اساس فرمان شاهی پادشاه قبلی به شرکت‌های سازنده کارت بازی اعطا شده بوده.
    خواهان مدعی است با استفاده خوانده از علامت خواهان به وی زیان وارد شده است.
    مهر مذکور مورد تأیید ناظران صنفی و شرکت «صنفی» سازندگان کارت‌های بازی شهر لندن قرار گرفته و مجوز دارد.

    استدلال‌ها:
    قاضی هاردویک دادخواست را با استدلال‌های ذیل رد کرد:
    ـ   اگرچه تأسیس شرکت سازندگان کارت بازی و اعطای اختیار برای قانونگذاری برای اعضای آن قانونی است اما فرمان شاهی غیرقانونی و صرفا برای افزایش درآمد بوده است در حالی که فرمان شاهی باید بر اساس مبانی حقوقی صادر شود. ضمانت اجرای این فرمان می‌تواند مراجعه با پادشاه باشد که چون جیمز اول فوت کرده است به نظر نمی‌رسد فرمان قبل به قوت خود باقی باشد.
    ـ   هیچ رأیی مبنی بر این وجود ندارد که از استفاده علامت یکسان با دیگری منع کرده باشد ضمن اینکه این امر آثار سویی خواهد داشت.
    ـ   اگرچه خواهان معتقد است شرایط پرونده خیاط لباس (Southern v How) در اینجا وجود دارد اما در آنجا صرف استفاده از علامت یکسان موضوع رأی نبوده است بلکه این استفاده با طرحی فریب‌کارانه برای جازدن لباس‌های نامرغوب یا با قصد متفرق کردن مشتریان تولیدکننده لباس دیگر همراه بوده است.
    ـ   سازندگان کارت یک مقام رسمی با مهر مخصوص دارند و هر سازنده هم علامت یا مهر خود را روی کارت‌هایش استفاده می‌کند تا دریافت‌کننده عوارض متوجه شود سازنده چه کسی است. البته به دلیل غیرقانونی بودن فرمان شاهی مدت‌ها پیش دریافت این عوارض متوقف شد.

    ـ   به طور کلی هیچ دلیلی وجود ندارد که یک تاجر را از استفاده علامت برابر با دیگری منع کند.



    حکم:

    قاضی حکم به بی‌حقی خواهان صادر کرده است.



    ماهیت علامت مورد حمایت از منظر قاضی:

    نشانه‌ای که تولیدکننده یا تاجر بر روی کالای خود استفاده می‌کند (به شرط آنکه با قصد فریب‌کارانه و اضرار همراه نباشد).

     

    مبنای حمایت:
    دادگاه حمایت از علامت تجاری را نمی‌پذیرد و استفاده از علامت یکسان از سوی دو تاجر را جایز می‌داند البته اعمال متقلبانه و فریب‌کارانه را منع می‌کند که در مورد این پرونده وجود نداشته.



  • کلمات کلیدی : تصحیح گزارش پرونده
  • نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/8ساعت  9:34 صبح  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

     

    حقایق پرونده:


    خواهان دارویی تحت عنوان دکترجانسون تولیدکرده وبه فروش رسانده خوانده هم دارویی باهمین نام وعلامت تولید وبه فروش رسانده  نکته ی مورد توجه این است که این علامت به ثبت نرسیده ودوم اینکه این علامت تجاری قبل از اینکه مورد استفاده ی خواهان قرار بگیرد مورد استفاده ی پدر او بوده درواقع توماس سینگلتون پدر خواهان پمادی رو تحت عنوان پماد دکتر جانسون  تولید وبه فروش رسانده و بعدازمرگش وارث او که همان خواهان است تولید این دارو را ادامه داده با همان علامت تجاری.


    رائ صادره توسط لرد منس فیلد:


    رائ به بی حقی خواهان صادرشده بااین استدلال که اگرچه که خوانده ازعلامت تجاری خواهان استفاده کرده و ممکن است ازااین طریق باعث اضرار خواهان شده باشد اما این علامت تجاری متعلق به خودخواهان نیست بلکه متعلق به شخص ثالث است در نتیجه خواهان حقی در اقامه ی دعوا نداشته به دلیل ذینفع نبودن.


    استدلال دوم اینکه اگرچه علامت تجاری متعلق به خود خواهان هم باشد به دلیل اینکه به ثبت نرسیده موردحمایت قانون قرار نمیگیرد [چون خوانده از نام مورد نظر با این عنوان که در حال تولید همان ترکیب و داروی (پدر) خواهان است، استفاده کرده در اینجا فریب و تقلبی مرتکب نشده است] درنتیجه اگرچه که خوانده هم ازاین علامت استفاده کرده باشد ونوعی تقلب در تجارت باشد وموجب اضرار اما ازحیث قانون ثبت علائم تجاری مورد دفاع قرار نمی‌گیرد درنتیجه خواهان از این طریق نمیتواند امتیازی رو در دعوا کسب کند.

    [همچنین هیچ دلیلی وجود ندارد که بتوان گفت خواهان بر ترکیب دارو یا نام دارو مالکیت دارد.]


    اما به نظر میرسد این پرونده مجدد مورد رائ واقع شده و در رائ مجدد به حمایت از خواهان پرداخته بااین استدلال که:

    [به طور کلی] هر تولید کننده ای که علامتی رو برای کالای خود انتخاب میکند بااین قصد

    است که با ان علامت دربازار شهرت پیدا کنه و خود و کالای خودش رو به دیگرن معرفی کنه اعم ازاینکه علامت ثبت شود یا خیر در هر حال ان علامت مورد حمایت است و

    [که به دیگران القا کند که کالای مزبور به‌وسیله وی تولید شده است در این صورت] اگر شخص دیگری

    از ان سواستفاده کند به نوعی رقابت نامشروع پرداخته درنتیجه

    [از همان علامت استفاده کند با هدف القای اینکه کالایش توسط خواهان تولید شده است] مالک ان علامت میتواند متجاوز را مورد تعقیب قرار دهد.

    درجایی که علامت ثبت شده باشد مشمول قانون ثبت علائم واختراعات قرار میگیرد وازاین طریق مورد حمایت است اما اگرثبت نشده باشد ازطریق سیستم مسولیت مدنی مورد حمایت قرار می‌گیرد ازاین حیث که علائم تجاری هم به نوعی مال محسوب میشوند و تجاوز به اموال واضراربه غیر ممنوع است.

    نکته ی دوم اینکه این علامت تجاری اگرچه متعلق به پدرخواهان بوده اما نمیتوان به این خاطر اورا محکوم به بی حقی نمود به این دلیل که بعدازفوت صاحب علامت تجاری حقوق مادی ومعنوی مربوط به ان به رای مدتی به وراث میرسد ودراین دعوا خواهان به عنوان وارث میتواند مانع سواستفاده غیرشود.



  • کلمات کلیدی : گزارش پرونده دانشجویان، تصحیح گزارش پرونده
  • نوشته شده در  دوشنبه 92/8/6ساعت  7:10 عصر  توسط سمانه قره خان 
      نظرات دیگران()

     

    از آقای کردزنگنه متشکرم که اولین گزارش رو در وبلاگ قرار دادن و امیدوارم همیشه اول باشن. اما باید دقت تون رو خیلی بالاتر ببرید. مثلا هیچ دیکشنری declaration رو حکم دادگاه ترجمه نکرده برای مثال بابیلون صراحتا نوشته دادخواست. این جور اشتباهات جهت‌گیری و نتیجه‌گیری کل گزارش رو منحرف می‌کنه. همین‌طور دقت کنید اکیدا از یک متن یا عبارت ترجمه تحت‌الفظی ارائه نکنید. سعی کنید اول خوب بفهمید بعد فهم خودتون رو بیان کنید. ضمنا بخشی با عنوان حقایق پرونده و همچنین تعریف علامت جا افتاده است. من برای نمونه خلاصه پرونده صحیح رو اینجا براتون بازنویسی می‌کنم:

     

    نام پرونده: «مؤسسه آبجوسازی آنوسر بوش» علیه «پیزا» - 1885.

     

    دادگاه: دادگاه بخش جنوبی نیویورک.

     

    موضوع: علامت تجاری، نام جغرافیایی، تقلید متقلبانه از لیبل دیگری

     

    خواهان: در شهر سنت لویز بطری‌های آبجو تولید و تحت نام آبجوی سبک سنت لویز (ST. Louis Lager Bear) به کشورهای پاناما و آمریکای جنوبی صادر می‌کند.

     

    خوانده: شرکت ویلیس جی (WALLACE , J) یک شرکت رقیب شرکت خواهان [در تولید آبجو] در نیویورک است که محصولات خود را به کشورهای پاناما و آمریکای جنوبی صادر می‌کند. خوانده نام آبجوی سبک سنت لویز   [مانند لیبل خواهان] را بر بطری‌های تولیدی خود درج کرده است.

     

    خلاصه حکم: مطابق حکم صادره اگرچه چون خواهان آبجوهای خود را در شهر [‌سنت لوییس] تولید می‌کرده است و استفاده وی از نام آن شهر مشروع است اما وی دارای حق انحصاری به‌عنوان علامت تجاری یا به‌عنوان اختصاص نام مورد نظر به محصولات خود نیست. با وجود این باید از انحراف در تجارت توسط خوانده از طریق استفاده از لیبل‌های تقلیدی یا وانمودسازی محصول خود به‌جای محصول خواهان جلوگیری شود.

     

    حقایق پرونده:


    1.    خواهان سالها است به صادرات به منطقه امریکای لاتین و پاناما با همین نام مشغول است.
    2.    خواهان در منطقه امریکای لاتین و پاناما دارای بازار و شهرت شده است.
    3.    تولیدکنندگان زیادی آبجوی سبک در سنت لویز تولید می‌کنند اما هیچ کدام صادرات ندارند و هیچ کدام از این نام استفاده نمی‌کنند.
    4.    آبجوهای خوانده در نیویورک تولید و به منطقه امریکای لاتین و پاناما  صادر می‌شود.
    5.    محصولات متعلق به خوانده در منطقه امریکای لاتین و پاناما رقیب محصول خواهان است.
    6.    گواهی افراد نشان می‌دهد محصولاتی که با نام مورد نظر عرضه می‌شود در منطقه امریکای لاتین و پاناما مورد خواست مردم است.
    7.    شکی نیست که خوانده به دلیل رقبت مردم به نام مذکور از این نام استفاده می‌کند تا مردم تصور کنند آبجوی وی نماینده آبجوی سنت لویز در نیویورک است.
    8.    خوانده مدعی است تولید آبجو در سنت لویز و نام آن برای مصرف‌کنندگان مهم نیست بلکه آنان به این نام به عنوان اینکه نشان می‌دهد آبجو ساخته شده در امریکا است (و نه آلمان و انگلستان) می‌نگرند.
    9.    این احتمال بسیار ضعیف است که عمل خوانده موجب جذب بخشی از فروش خواهان نشود و بخشی از مشتریانش جذب خوانده نشوند. بنابراین این عمل فریب‌کارانه وی موجب زیان دیگری است.
    10.     عمل فریب‌کارانه خوانده مصداق رقابت غیرصادقانه زیان‌آور است و لذا ضرورتی نداشته که خواهان نام مذکور به عنوان علامت تجاری معتبر وی مطرح باشد.

     

    ماهیت علامت مورد حمایت از منظر قاضی:


    چون موضوع پرونده بیشتر درباره نام جغرافیایی است ماهیت علامت به درستی مشخص نشده است اما شاید بتوان گفت از منظر این رأی علامت تجاری نشانه‌ای که تولیدکننده یا تاجر بر کالای خود استفاده می‌کند (و می‌تواند غیرانحصاری باشد) .

     

    مبنای حمایت:

     

    موضوع این پرونده بیشتر به نام جغرافیایی شبیه است تا علامت تجاری و اساسا محور بحث دادگاه نامی است که با به‌کار بردن آن محصول به منطقه جغرافیایی خاصی منتسب می‌شود و لذا دادگاه تصریح می‌کند هر تولیدکننده‌ای در آن منطقه می‌تواند از آن استفاده کند. با وجود این و با تسامح می‌توان گفت مبنای حمایت دادگاه از نام مذکور در پرونده صرفا منع اعمال متقلبانه و فریب‌کارانه و جلوگیری از از اشتباه مصرف‌کننده و فریب وی جلوگیری بوده است.

     

     

     



  • کلمات کلیدی : تصحیح گزارش پرونده
  • نوشته شده در  دوشنبه 92/8/6ساعت  6:3 عصر  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نحوه تدوین رساله پژوهشی
    جزوات حقوقی
    جزوات حقوق مالکیت صنعتی
    لینک دانلود جزوه حقوق رقابت تجاری و اسرار تجاری
    دانلود مجلات حقوق مالکیت فکری وایپو
    جزوه حقوق اینترنت و نرم افزارهای کامپیوتری دکتر رجبی
    حمایت یا عدم حمایت از پایگاه های داده در نظام حقوقی ایران
    نکته مهم
    جزوه داوری تجاری بین المللی
    جزوه مالکیت ادبی و هنری 2 دکتر حکمت نیا
    [عناوین آرشیوشده]
     
     RSS 
     Atom 
    صفحه نخست
    پست الکترونیک
    بازدید امروز : 1
    بازدید دیروز : 11
    مجموع بازدیدها : 476969