سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشجویان مالکیت فکری

1-عنوان:

موافقت نامه لاهه در خصوص سپرده گذاری  بین المللی طرح صنعتی

2-موضوع:

موضوع موافقت نامه لاهه حمایت از طرح های صنعتی در کشور های عضو موافقت نامه است . در موافقت نامه لاهه تعریفی از طرح صنعتی ارائه نشده است. ماده 20 قانون ثبت علایم واختراعات صنعتی ایران طرح صنعتی را اینگونه تعریف کرده است :

(هرگونه ترکیب خطوط یارنگ ها وهر گونه شکل سه بعدی با خطوط، رنگ ها ویا بدون آن به گونه ای که ترکیب یا شکل یک فرآوره صنعتی یا محصولی از صنایع دستی را تغییر دهد طرح صنعتی است....)

موافقت نامه لاهه این امکان را ایجاد کرده که صاحبان طرح های صنعتی فقط با پر کردن یک درخواست در دفتر بین المللی wipo قادر به حمایت از طرحشان در چندین کشور یا منطقه باشند . اداره ومدیریت طرح های ثبت شده نیز با اقدام ساده برای ثبت تغییرات واصلاحات طرح به وسیله موافقت نامه لاهه میسر شده است.

3- تاریخچه:

موافقت نامه لاهه در سال 1925 تصویب شددر سال 1934 و1960 براساس قانون لندن ولاهه مورد تجدید نظر قرار گرفت.

براساس قانون اضافه شده 1961 وقانون مکمل 1967 (که در سال 1979 اصلاح شده)تکمیل ویک قانون دیگر نیز درسال 1999 تصویب شده است. که در این قانون عنوان موافقت نامه از موافقت نامه لاهه در خصوص سپرده گذاری بین المللی  طرح های صنعتی به موافقت نامه لاهه در خصوص ثبت بین المللی طرح های صنعتی تغییر یافت.

در سپتامبر 2009 تصمیم گرفته شد که اجرای قانو ن 1934 لندن متوقف شودو در سال 2010 اجرای آن متوقف شد.به این معنی که هیچ ثبتی براساس قانون 1934 نمی تواند وارد دفتر ثبت بین الملل شود وتمدید ثبت های موجود نیز تا حداکثر مدت مقرر در آن برای حمایت یعنی 15 سال ادامه می یابد.

قانون 1960 در روابط دوجانبه دولی که هم عضو این قانون هم عضو توافقنامه 1925 یا 1934 هستند اعمال شود.هردولتی که هم عضو این قانون وهم عضو توافقنامه 1925 هست باید در روابطش با دولت هایی که فقط عضو 1925 هستند به اعمال توافقنامه 1925 ادامه دهد و هر دولتی که هم عضو این توافقنامه وهم عضو توافقنامه 1934 هست باید در روابطش با دولت هایی که فقط عضو 1934 هستند به اعمال توافقنامه1934 ادامه دهد.

قانون 1990 در مورد روابط دوجانبه دول عضو این قانون وقانون 1934 وقانون 1960 اجرایی می شود در مورد طرح های صنعتی که قبل از اجرایی شدن این قانون در دفتر ب.م سپرده گذاری شده قانون 1934 یا قانون 1960 اعمال می شود.هر دولتی که هم عضو این قانون وهم عضو قانون 1934 است باید دررابطه دول عضو قانون 1934 وغیر عضو در این قانون و قانون 1960،قانون 1934 را اعمال کند. وهر دولت عضو این قانون وقانون 1960 در رابطه با دولت های عضو قانون 1960 وغیر عضو این قانون ،قانون 1960 را اعمال کند.

دو قانون از موافقت نامه لاهه یعنی قانون 1960 لاهه وقانون 1999 ژنو هم اکنون در حال اجراست .

عضویت در قانون 1999 بر اساس ماده 27 آن برای هر دولت وبرخی سازمان های بین دولتی wipo آزاد است.سند تصویب یا الحاق این قانون باید نزد دبیرکل wipo سپرده شودوعضویت درقانون 1960 براساس  بند 2 ماده 1 وماده 24 آن برای دولت های عضو کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی مصوب سال 1883 باز است.

از این لحاظ که در آینده دولت های بیشتری در آینده میتوانندبه عضویت قانون 1999 درآیند این قانون نسبت به قانون 1960 برتری ومزیت دارد. هم اکنون این موافقت نامه 62 عضو دارد.وایران عضو این موافقت نامه نیست.

4-تشکیل پرونده برای ثبت بین المللی طرح صنعتی:

 روش تشکیل پرونده برای در خواست ثبت بین المللی طرح  ممکن است در دفتر بین الملل wipo به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق دفتر مالکیت صنعتی طرف متعاهد (اگر قانون داخلی آن طرف متعاهد این اجازه را بدهد) باشد که در عمل همه درخواست های بین المللی به صورت مستقیم در دفتر بین المللی واکثرا از طریق وسایل الکترونیکی در وب سایت wipo تشکیل پرونده می شود.

مندرجات درخواست باید به زبان یا یکی از زبان های مقرر باشد که محتوی موارد ذیل می باشد:

درخواست ثبت،اطلاعات مربوط به متقاضی،شمار نسخه مقرر،یک نشانه برای محصول یامحصولاتی که طرح صنعتی را تشکیل می دهند،نشانی طرف متعاهد تعیین شده ،هزینه های مقرر، دیگر جزییات

یک درخواست برای ثبت طرح صنعتی ممکن است شامل 1000 طرح باشد به شرطی که همه آن ها متعلق به رده یکسان از طبقه بندی بین المللی برای طرح های صنعتی (طبقه بندی لوکارنو)باشند.

 اجازه تشکیل پرونده برای یک درخواست بین المللی به هر شخصی که تبعه دولت متعاهد یاتبعه دولت عضو یک سازمان بین دولتی که طرف متعاهداست یادارای اقامتگاه،محل سکونت دائم،استقرار دائمی و واقعی صنعتی یا تجاری دردولت طرف متعاهد است داده می شود.

دفتر بین المللی اگر درخواست را در زمان تحویل ناقص ببیند ومتوجه شود که تشریفات والزامات قانونی رعایت نشده از متقاضی در خواست اصلاح در محدوده زمانی مقرر می کند. اگرمتقاضی در محدوده زمانی مقرر نواقص را اصلاح نکند در خواست اعراض شده تلقی می شود.

 

5-ثبت وانتشار درخواست ثبت بین المللی طرح صنعتی:

دفتر بین المللی باید به محض دریافت درخواست ثبت طرح صنعتی یا به محض رسید اصلاحات آن راثبت کند در خواست ثبت شده باید منتشر شود واین نشر برای کلیه کشورهای متعاهد الزامی است ونیاز به نشربیشتر در آن طرف متعاهد توسط مالک طرح نیست.

دفتر بین الملل یک نسخه ازآگهی را باید به هر یک دفاتر طرف تعیین شده در درخواست ارسال کند.تازمان انتشار ،درخواست ثبت بین المللی توسط دفتر بین المللی به صورت محرمانه نگه داشته می شود.

ثبت های بین المللی درنشریه طرح های بین المللی که به صورت هفتگی وآنلاین منتشر می شود آگهی می شود.

متقاض می تواند درخواست تعویق انتشار آگهی را کند.اگر مدت تعویق معین شده در قانون طرف متعاهد کمتر از مدت مقرر در موافقت نامه باشدباید طی بیانیه ای به مدیرکل مدت مجاز تاخیر رااعلام کند.

اگر درقانون یک طرف متعاهد تعویق نشر در نظر گرفته نشده طرف متعاهد باید به دبیرکل اعلام کند. دفتر بین المللی باید این مورد را  به متقاضی اعلام کنداگر متقاضی از طرف متعاهد تعیین شده صرف نظر نکرد درخواست تعویق ملغی درنظر گرفته می شود.

 در هرزمان متقاضی می تواند از تعویق نشر صرف نظر ودر خواست نشر سریع طرح صنعتی موضوع ثبت رابکند. هم چنین مالک طرح می تواند در طول دوره تعویق ازدفتر درخواست کندکه به شخص ثالث اجازه اقتباس یادسترسی به برخی یاتمام طرح صنعتی موضوع ثبت رابدهد.

6-حقوق وظایف ناشی از موافقت نامه:

دول عضو ،متعهد به حمایت از طرح های صنعتی هستند وبراساس قانون اساسی شان اقدامات لازم برای اطمینان از اجرای این توافقنامه را باید اتخاذ کنند زمانی که دولت سند تصویب یا الحاق را سپرده می گذارد باید به موجب قانون داخلی در موقعیتی باشد که بتواند توافقنامه ر ا اجرا کند.طرح ثبت شده باید در هریک از طرف های قرارداد تعیین شده در درخواست حداقل همان اثر اجرایی را داشته باشد که درخواست های معمول دیگر بر اساس قانون طرف متعاهد در خصوص حمایت از طرح صنعتی دارند.اگر بر اساس قانون داخلی آن کشور تشریفات خاصی برای اعطای حمایت مقرر باشد،متقاضی باید تبعیت کند واقدامات اداری مورد نیاز توسط دفتر آن دولت انجام می شود.

7-امتناع:

هر طرف متعاهدی که توسط متقاضی مشخص شده باشد ممکن است امتناع ازحمایت از اثر را اعلام کند.

دفتر هریک از طرف های متعاهدتعیین شده وقتی شرایط اعطای حمایت را براساس قانون خود برای تعدادی یا کلیه طرح های صنعتی موضوع ثبت مقتضی نداند به طور جزیی یا کلی اجرای ثبت ب.م را در قلمرو آن دولت ممتنع اعلام می کند.امتناع از اجرای ثبت بین المللی توسط دفتر دولت متعاهد به دفتر بین المللی اعلام می شود. این ابلاغیه باید تمام مبانی اعلام رد را بیان کند.دفتر بین المللی بدون فوت وقت یک نسخه از ابلاغیه امتناع را به مالک ارسال کند .امتناع از حمایت باید قابلیت امکان بررسی دوباره یاتجدیدنظر از امتناع را داشته باشد.امتناع می تواند در هر زمانی توسط دفتر ابلاغ کننده استردادشود.

8-مدت حمایت:

مدت حمایت از طرح ثبت شده 5 سال است که قابل تمدید حداقل برای یک دوره 5 ساله براساس قانون 1960 لاهه و یا 2 دودوره 5 ساله براساس قانون 1999 ژنو است.و اگر قانون داخلی طرف متعاهد مدت بیشتری را مقرر کرده باشد همان مدت اعمال می شود.

9-ایجاد دفتر مشترک:

 اگرکشور های متعددی که قصد عضویت در موافقت نامه را دارند یا عضوآن هستنددرموردیکسان سازی قوانین داخلیشان درمورد طرح های صنعتی توافق کنند باید به دبیرکل ابلاغ کنندکه دفترمشترکی جایگزین دفتر آن ها می شود.

10-اتحادیه لاهه ومجمع:

موافقت نامه لاهه یک اتحادیه ایجاد کرده است که یک مجمع دارد، طرف های متعاهد باید به عضویت اتحادیه لاهه و مجمع در آیند .هر عضو اتحادیه که به قانون مکمل استکهلم مصوب 1967 پیوسته باشد عضو مجمع است .

(ماده 2 قانون 1967:اتحادیه ویژه باید مجمعی داشته باشد که از کشورهای تصویب کننده یا ملحق شده به قانون مکمل تشکیل شده است.)

هر عضو باید یک نماینده داشته باشد هر نماینده فقط برای یک عضو نمایندگی می کند. اعضای اتحادیه که عضو مجمع نیستند فقط به عنوان ناظر پذیرفته می شوند.

ازمهم ترین وظایف مجمع : رسیدگی به امور مربوط به اداره وپیشبرد اتحادیه واجرای موافقت نامه ،اعمال حقوق ووظایفی که بر اساس قانون مکمل 1967 مخصوص اوست ،ارائه دستور العمل های لازم به دبیر کل درخصوص تدارک کنفرانس تجدید نظر ،تصویب برنامه وبودجه دوسالانه اتحادیه وتصویب،اصلاح  واجرای آیین نامه ها می باشد.

مجمع باید بکوشد تصمیمات به اتفاق آرا باشد.اگر اتفاق حاصل نشد باید رای گیری شود،در این صورت هر طر ف یک حق رای به نام خودش دارد.

اصل این است که حد نصاب رای در مورد موضوع معین رای نیمی از اعضای مجمع که دارای حق رای هستند می باشد اگر نصف اعضا نباشند ولی یک سوم یا بیشتر باشند(مگر در مورد روند رسیدگی مجمع )،تصمیم اتخاذ میشودو به دیگر دولت ها ی غیر حاضر ابلاغ می شود تا نظر خود را ظرف 3 ماه اعلام کنند اگربا جمع آرا ارسالی حد نصاب فراهم شد تصمیم اجرایی می شود.

هر دوسال یک بار مجمع در زمان ومکان یکسان به صورت عادی تشکیل جلسه می دهد مگر در شرایط ویژه.جلسه فوق العاده به دعوت دبیر کل یا یک چهارم اعضای مجمع یا به اختیار دبیر کل تشکیل می شود.دستور کار هر جلسه توسط دبیر کل آماده می شود.قوانین اجرایی مجمع توسط خود مجمع اتخاذ می شود.

11-اصلاح وتجدید نظر :

توافقنامه باید به منظور ایجاد اصلاحات برای پیشبرد حمایت حاصله از سپرده گذاری بین المللی طرحها ، مورد تجدید نظر دوره ای قرار گیرد. که از طریق کنفرانسی متشکل ازطرف های متعاهد اصلاح وتجدیدنظر می شود.

 

 

12-آیین نامه ها:

موضوع آیین نامه ها جزییات اجرای این قانون است که شامل اموری که در قانون نوشته باید در آیین نامه مقرر شود یا تشریفات ومراتب اجرایی کردن قانون می باشد. در صورت تعارض بین مقررات قانون وآیین نامه ها مقررات قانون ملاک است.

 

 

13-لغو وانصراف از عضویت موافقت نامه:

هردولت عضو میتواند طی ابلاغیه ای خطاب به دبیر کل ،این توافقنامه را به نام خود وبه نمایندگی از تمام یا بخشی از قلمرو خود رسما لغو کند. که یک سال پس از دریافت توسط دبیر کل لازم الاجراست.لغو توافقنامه به معنای مبرابودن از تعهدات ایجاد شده ای که ماقبل لغو اجرایی شده اند نیست.

14-قابلیت اعمال دیگر حمایت ها ی اعطایی براساس قوانین داخلی یا سایر معاهدات بین المللی

مفاد این قانون مانع استفاده از حمایت بیشتر اعطاشده توسط قانون طرف متعاهد یاحمایت اعطاشده توسط کنوانسیون ها ومعاهدات کپی رایت بین المللی آثارهنری ، آثارهنری کاربردی و.... نمی باشد.

هر یک از طرفین متعاهدباید ازمقررات کنوانسیون پاریس در مورد طرح های صنعتی پیروی کند.

لذا مقررات بخش چهارم از قسمت دوم موافقت نامه تریپس در خصوص جنبه های تجاری مالکیت فکری(مواد25و26)نیز در صورت وجود شرایط د ر خصوص طرح های صنعتی قابل اعمال است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 93/2/26ساعت  11:55 صبح  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 92/10/4ساعت  12:58 عصر  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

     «قهوه کلمبیا»

    کلمبیادومین کشورتولیدکننده قهوه درجهان است،تولیدتجاری قهوه درکلمبیادرطول نیمه اول قرن نوزدهم شروع شد،درسال1927اتحادیه ای ازتولیدکنندگان قهوه تشکیل شدکه دراداره ومدیریت کشاورزان وایجادسودمعقول برای آنهاموفق بودهاست(FNC).

    اتحادیه(FNC)برای تمایزقهوه کلمبیاازقهوه های تولیدکشورهای دیگر،یک چهره خاص برای محصول انتخاب کردکه چهره یک شخصیت افسانه ای به نام جان والدزبایک کلاه لبه پهن اسپانیایی درحال هدایت قاطرش بود.

    برای به دست آوردن گواهی جهت استفاده ازعلامت تجاری جان والدزمحصول بایدصددرصد قهوه کلمبیاباشدوکیفیت آن توسط اتحادیه تاییدشده باشد.

    بعدازآن اتحادیه واژه«کلمبیایی»رابرای قهوه به عنوان یک علامت تاییدشده درایالت متحده وکاناداثبت کرد.جهت تضمین کیفیت قهوه کلمبیا،FNCاقدام به آموزش کشاورزان جهت تولیدقهوه نمودکه ازسال1959تاکنون ادامه دارد.

    درسال2004بازرسی ای که توسط« KRC research»موسسه تحقیقاتی تجاری واشنگتون انجام شدنشان دادکه91درصدمصرفکنندگان درایالات متحده،کانادا،اسپانیا،...کلمبیارابه عنوان کشورتولیدکننده قهوه می شناسندFNCمتوجه شدکه اعمال علایمشان درآمریکای شمالی دشواروگران است وحقوقدانان بایدمقررات منظمی رابرای دفترثبت علایم واختراعات ایالات متحده تنظیم کنندتاازثبت علایم تجاری که درآن کلمه«کلمبیا»درج شده جلوگیری شود،راه حلی که FNCدرنظرگرفت این بودکه ازنشانه جغرافیایی استفاده کند.

    درسالFNC 2004 نام« café de Colombia »رابه عنوان نشان جغرافیایی قهوه کلمبیا شناسایی کردکه درسال2005آنراتحت حمایت نظام اتحادیه اروپاقابل اعمال دانست ودرسال2007به عنوان نشانه جغرافیایی حمایت شده تحت نظام EUرسماًموردحمایت قرارگرفت ودرایالات متحده به عنوان علامت تجاری براساس راهکارهای FNCموردحمایت است.

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 92/10/4ساعت  12:32 عصر  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

    قانون علایم تجاری استرالیامصوب 1995,دربخش پانزدهم ماده 162علایم جمعی رااینگونه تعریف کرده است:

    «علامت جمعی نشانه ای است که درخصوص کالاوخدماتی که مرتبط باتجارت هستندیادرزمینه تجاری تولید شده ,توسط اعضای یک شرکت (انجمن)استفاده می شودیادرنظر گرفته شده که استفاده شود,تاازکالاوخدماتی که توسط اشخاصی غیراز اعضای شرکت تولید شده است متمایز گردد.»

    بخش شانزدهم ماده 169نیز علایم تاییدی رااینگونه کرده تعریف است:

    «علامت تاییدی نشانه ای است که درخصوص کالاوخدماتی استفاده میشود یادرنظر گرفته شده تااستفاده شودکه:

    اولا:مرتبط باتجارت یادرزمینه تجاری تولیدشده باشد

    دوما:کیفیت,صحت ودیگرمشخصه هاشامل عنصر,جنس وسبک تولیدکالاتوسطشخص مالک علامت تاییدی یاشخص دیگری که ازطرف اوتاییدشده است,گواهی شود.

    تاازکالاوخدماتی تجاری که اینگونه تاییدوگواهی نشده اند متمایز گردد.»



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/15ساعت  4:43 عصر  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

     

    قانون علامت تجاری استرالیا,بخش هفتم,ماده 72:

    درخصوص کالاها وخدماتی که درزمینه آنها علامت تجاری ثبت شده است,ازتاریخ تشکیل پرونده درخصوص درخواست ثبت ,به علامت تجاری اثرواعتبارداده می شود.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/15ساعت  3:56 عصر  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

     

    :: مقصود از جنس در بحث علائم تجاری جنس منطقی است نه مواد تشکیل دهنده. لطفا در پست اقای حسینی به تحلیل منطقی دقت کنید.  معلی ::

    طبقه 16:کاغذ.مقوا.کالاهای ساخته شده ازآن ها.مطالب چاپ شده.موادصحافی.عکس.نوشت آفزار.چسب برای مصارف تحریری وخانگی .لوازم نقاشی.قلم مو نقاشی.ماشین تحریرولوازم وملزومات دفتری(به استثنای مبلمان).موادآموزشی وتدریس(به استثنای دستگاه ها).موادپلاستیکی.حروف وکلیشه چاپ

    ضابطه:چیزی که در این طبقه ضابطه قرارگرفته شده عمدتالوازم تحریروملزومات دفتری وآموزشی می باشد.یک سری وسایل به اعتبارجنس مشترک اندکه عبارتند ازموادساخته شده از کاغذ وموادساخته شده ازپلاستیک به جزمواردی که درطبقه 17آمده است.یک سرس دیگربه اعتبارکاربردواستفاده درنقاشی مشترک هستند.

    طبقه 17:لاستیک کاِِئوچو.صمغ.آزبست(پنبه نسوز).میکا(سنگ طلق)وکالاهای ساخته شده از این مواد.پلاستیک دارای شکل وقالب خاص برای استفاده درتولیدسایر کالاها.موادبسته بندی.درپوش گذاری.انسدادوعایق بندی.لوله های قابل ارتجاع غیرفلزی

    ضابطه:برخی ازکالاهابه اعتبارجنس پلاستیک مشترک هستند وبرخی به اعتبارکاربردی که جهت ایمنی واستحکام کالادارند ویک سری هم به اعتبارنسوزبودن وعدم اشتعال مشترک هستند.

    طبقه 18:چرم وچرم مصنوعی وکالاهای ساخته شده ازآن ها.پوست حیوانات.چمدان.کیسه.کیف های مسافرتی.چتر.چترآفتاب گیروعصا.شلاق.یراق وزین وبرگ

    ضابطه:ضابطه دراین طبقه عمدتا.جنس چرم است که مشترک می باشد.برخی نیز مانند چمدان به اعتبار کاربردمسافرتی وبرخی  مانندچتربه اعتبارکاربرد تفریحی وآسایشی دسته بندی شده اند.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/8ساعت  11:21 صبح  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

     

    :: لطفا مثل پست اقای حسینی از تحلیل منطقی (جنس و فصل) استفاده کنید. ضمنا در هر سه مورد معیار بیان شده تنها بخشی از کالاها را پوشش میدهد. معلی ::

     طبقه 16:کاغذ.مقوا.کالاهای ساخته شده ازآن ها.مطالب چاپ شده.موادصحافی.عکس.نوشت آفزار.چسب برای مصارف تحریری وخانگی .لوازم نقاشی.قلم مو نقاشی.ماشین تحریرولوازم وملزومات دفتری(به استثنای مبلمان).موادآموزشی وتدریس(به استثنای دستگاه ها).موادپلاستیکی.حروف وکلیشه چاپ

    ضابطه:لوازم تحریروملزومات دفتری وآموزشی می باشد.

    طبقه 17:لاستیک کاِِئوچو.صمغ.آزبست(پنبه نسوز).میکا(سنگ طلق)وکالاهای ساخته شده از این مواد.پلاستیک دارای شکل وقالب خاص برای استفاده درتولیدسایر کالاها.موادبسته بندی.درپوش گذاری.انسدادوعایق بندی.لوله های قابل ارتجاع غیرفلزی

    ضابطه:مواداولیه پلاستیکی مورداستفاده برای ایمنی واستحکام کالاها می باشد.

    طبقه 18:چرم وچرم مصنوعی وکالاهای ساخته شده ازآن ها.پوست حیوانات.چمدان.کیسه.کیف های مسافرتی.چتر.چترآفتاب گیروعصا.شلاق.یراق وزین وبرگ

    ضابطه:کالاهای ساخته شده از چرم  می باشد.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 92/9/5ساعت  11:1 صبح  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

    نام پرونده:جوزف راجرز علیه جان وویلیام نویل سال 1847


    دادگاه:دادگاه شهرشفیلد


    موضوع: نام ومارک تجاری,تقلید متقلبانه از نام تجاری دیگری


    خواهان: جورف راجرزکه شرکت تولید کننده آلات برنده دارندوازسال 1801در شهرشفیلد فعالیت میکند.


    خوانده: جان و ویلیام نویل و ویلیام راجرزکه شرکت تولیدی  آلات برنده دارد ودر شهرشفیلد برکاردوچنگال و... خود نام تجاری راجرزوپسران    (Rodgers&sons)     راحک میکند

    درخواست خواهان: خواهان درلایحه خودجلوگیری ازخواندگان ازتولیدوفروش چاقوی جیبی,قیچی ودیگرآلات برنده بانام تجاری مشابه نام تجاری خواهان همچنین محاسبه سود وخسارت ناشی فروش وسایل تولیدی با مارک جعلی رادرتقاضاکرد.


    حقایق پرونده:

     1.خواهان وخوانده هردوشرکت تولیدآلات برنده ازقبیل چاقوی جیبی,قیچی و..دارند.

     2. خوهان هاازسال 1801در شهرشفیلد فعالیت میکند.

    3. خواهان برکالای تولیدی خود نام راجرزراحک میکند.این نام تجاری در طول زمان ازراجرزوپسران    (Rodgers&sons) به جی راجرز وپسران    (j.rodgers&son)     تغییریافته است.

    4.خواهان ادعامیکند که خواندگان ازسال 1843چاقوودیگرآلات برنده            تولیدمیکنندوبرروی کالای خودنام راجرز وپسران استفاده میکنند که تقلید نزدیکی به نام تجاری خواهان است تاباعث قلمداد شدن آن کالا به عنوان کالای خواهان شوند.

    5. خواندگان استفاده ازاین نام تجاری راقبول دارندولی ادعامیکنندحک کردن آن نام به معنی استفاده از نام تجاری خواهان نبوده وشامل اسم ساموئل وجرج دوبرادرخوانده ویلیام راجرزواسم پدرشان جان راجرز است.

    6.همچنین خواندگان گفتند که دراین کشورشفیلدشهراصلی تولیدمحصولات برنده وتیزاست وازسوی معامله کنندگان به ایشان ودیگرتولیدکنندگان سفارش تولیدکالافرستاده می شده است وگاهی اوقات معامله کنندگان سفارش تولیدکالابانام تجاری راجرزوپسران میداده اندوگاهی سفارش تولیدبانام تجاری جوزف راجرز وپسران .وآنهافقط سفارش های بانام راجرز وپسران راتولیدمیکرده اند که ازلحاظ کیفیت مشابه کالای خواهان هابوده ولی باقیمت پایین تر واستفاده متقلبانه ازنام تجاری راانکارکردند.

    7.هردوطرف برای ادعای خودشهودی رامعرفی کردند:

    شهود خواهان:mr.bethell/mr.malins/mr.shee

    شهودخوانده:mr.kenyon parker/mr.romilly/mr.bacon

    خلاصه حکم دادگاه:

    نایب رییس دادگاه براساس آرا صادره در پرونده های bacon v.jones/knight v.marquis of Waterford/motley v. downman/Millington v.fox/…   اینگونه اظهارنظرکردکه:

    1.تازمانی که به عنوان یک موضوع حقوقی درمورد اینکه آیا شراکت درشرکتجان راجرزوپسران وجود دارد یانه رسیدگی نشده است,من نمیتوانم دراین موردتصمیم بگیرم.

    2.به فرض وجود این شراکت تا زمانی که خواهان هاعنوان ومارک خود راثبت وتصدیق نکرده اند دادگاه نبایدبه نفع آنها رای صادرکند.

    پرونده های ذکرشده دربالاضرورت رسیدگی حقوقی به موضوع ثبت وتصدیق عنوان قبل ازرسیدگی دردادگاه انصاف رانشان میدهد.

    انصاف است که به جای پیروی ازپرونده bacon v.jones درمورد رد دادخواست,من درخواست رانگه دارم تا خواهان اقدام حقوقی راانجام دهد البته اگرمناسب بداندکه ازسودبگذردوهزینه دادگاه انصاف رابپردازد واگرخواهان این کارراانجام ندهددرخواست بدون هزینه ردشود مگراینکه خوانده راضی به نگه داشتن درخواست باشدتااینکه اقدام حقوقی انجام شود.لذاپرونده به مدت یکسال جهت انجام اقدام قانونی توسط خواهان به منظوراثبات ادعاهایش بدون حکم باز نگه داشته شد.

    درسال 1846خواهان علیه خوانده اقدام به طرح دعواکردوپرونده درسال1847 نزدmr.justice وهیات منصفه مخصوص رسیدگی شدوهیات منصفه یک حکم برای خواهان یافت.

    خواهان به سرعت یک حکم جهت شکست دادن پرونده درمواردبعدی به دست آورد.به عبارتی موفق به گرفتن دستورموقت جهت جلوگیری ازخواندگان ازاستفاده ازعلامت شد.

    دردادگاه انصاف نایب رییس این گونه نظردادکه خواهان هامحق به دریافت دستورموقت وهزینه های عمومی اقدام حقوقی هستندامادرموردهزینه های رسیدگی وفراهم آوردن دلایل دردادگاه انصاف محق نمیباشدچراکه غیرضروری بوده ونبایددردادگاه انصاف اقدام مینمود.

    مبنای حکم

    ازآنجاکه قاضی درابرازنظرخودگفته که خواندگان به نحوی ازعلامت استفاده کرده اند که خریداران تصورمیکنندکه کالای خریداری شده تولیدشده توسط خواهان هاست وباعث فریب آنها شده لذابایدگفت مبنای حکم قاضی حمایت ازمصرف کننده است.






  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 92/9/4ساعت  4:7 عصر  توسط زهرا ابراهیمی 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نحوه تدوین رساله پژوهشی
    جزوات حقوقی
    جزوات حقوق مالکیت صنعتی
    لینک دانلود جزوه حقوق رقابت تجاری و اسرار تجاری
    دانلود مجلات حقوق مالکیت فکری وایپو
    جزوه حقوق اینترنت و نرم افزارهای کامپیوتری دکتر رجبی
    حمایت یا عدم حمایت از پایگاه های داده در نظام حقوقی ایران
    نکته مهم
    جزوه داوری تجاری بین المللی
    جزوه مالکیت ادبی و هنری 2 دکتر حکمت نیا
    [عناوین آرشیوشده]
     
     RSS 
     Atom 
    صفحه نخست
    پست الکترونیک
    بازدید امروز : 15
    بازدید دیروز : 26
    مجموع بازدیدها : 482304