1. عنوان پرونده: شرکت تولید فرآورده های آهن بطور گسترده
2.موضوع: استفاده از علامت تجاری و سرقفلی بدون محاسبه آن در قیمت گذاری
3. حقایق پرونده: به شرح ذیل است:
در بررسی شرایط مشارکت بین آقای "باروز"(خوانده دعوا) و آقای "جوزف هال" معلوم می شود که شرط منعقده بین آنها بیانگر این است که: درموردی که یکی از شرکا درحین مشارکت شرکت، فوت کند و کسی را به عنوان جانشین خود معرفی و تعیین نکرده باشد، آنگاه شریک زنده اختیار خرید تمامی سهام و سرمایه او را دارد.
و وقتی آقای هال فوت می کند(1862) آقای باروز تمامی سهم او را بر اساس حکم اولیه دادگاه می خرد و در آنجا علامت تجاری شرکت و حق سرقفلی، قیمت گذاری نمی شود و اموال و دیگر سهام شرکت هم به طور ناعادلانه برای او قیمت می شود. زیرا تنها خریدار اموال و سهام متعلق شرکت، آقای باروز بوده است و خریدار دیگری که رقیب او باشد و یا اموال شرکت به طور مزایده ای به فروش برسد در بین نبوده است. لذا نمایندگان و ورثه آقای هال علیه حکم دادگاه بدوی پژوهش خواهی می کنند.
نام شرکت |
سال تشکیل |
نام شرکاء |
وقایع |
علامت تجاری |
برادلی، باروز و هال |
1836 |
جوزف هال باروز(خوانده) ریچارد برادلی |
اولین سال تأسیس شرکت |
حروف اول نامهای سه شریک که در بالای آن شکل تاج قرار دارد B.B.H |
براماح، باروز و هال |
1844 |
براماح، باروز و هال |
سال کناره گیری برادلی اضافه شدن شریک جدید بنام براماح |
شکل تاج B.B.H |
باروز و هال |
1847 |
باروز- هال |
مرگ براما 1847 شرط فی مابین. خاتمه شرکت 1858 |
شکل تاج B.B.H |
باروزو هال |
1862 |
باروز- هال |
مرگ هال |
شکل تاج B.B.H |
ادامه تا زمان پژوهش خواهی/ استیناف |
1863 |
ادامه فعالیت تجاری توسط منصوب از طرف دادگاه |
شکل تاج B.B.H |
1.استدلال لُرد چانسلر:
أ.علامت تجاری مورد بحث به عنوان یک حق انحصاری شناخته می شود و قسمتی از دارایی شرکت می باشد که به شرکا تعلق می گیرد و فقط می تواند با تجارت و فرآورده های آهن به عنوان یک حق با ارزش، فروخته شود و قیمت گذاری گردد. ماهیت علامت مورد حمایت از نظر قاضی یک حق انحصاری در تولیدات آهن هرچند در منطقه ای " بلوم فیلد" است اما چون علامت شخصی است و علامت جغرافیایی نمی باشد، قابلیت نرخ گذاری و خرید و فروش را دارد. ضمناً صلاحیت دادگاه در حمایت از مالکیت علایم تجاری بوده است.
ب.حق خواستن جبران خسارت رد می شود؛ زیرا ادعای کلاهبرداری خوانده زمانی است که مالکیتی بر روی علایم تجارتی نداشته باشد و او کالاهای خودش را به عنوان کالای فرد دیگری بفروشد. درصورتی که خوانده یکی از شرکای اولیه بوده است و در شراکت او بر مالکیت علایم تجاری تردیدی نیست.
ج.تحمیل ضرر به عموم یعنی به اشتباه انداختن عموم مردم نسبت به علامت خواهان، محرز و مسلم است، زیرا؛ مردم فکر می کنند، کالای علامت گذاری شده مربوط به خواهان بوده است.(شرکای اولیه) درصورتی که خوانده با تقلب و فریب مردم را به اشتباه انداخته و مردم ضرر کرده اند.
د.اموال و سهام شرکت به دلیل اینکه خریداران متعدد وجود نداشته است و تنها خریدار آن شریک زنده بوده است، ملغی اعلام می شود.
حکم:
حکم اولیه را نقض می کنم و اعلام می نمایم که:
1. فروش از طریق دفتر دادگاه و آنچه سهام متعلق به شرکت می باشد، بایستی انجام شود که موارد زیادی از خانه ها و زمین ها و شرکت تجاری و فرآورده های آهن و معادن و توابع ملحق به آنها را دربر می گیرد.
2. حق انحصاری برای استفاده از علامت تجاری شرکت، قسمتی از دارایی شرکت است و باید در ارزشگذاری محاسبه گردد.
سرقفلی تجاری شرکت، باید قیمیت گذاری شود زیرا جزئی از سرمایه شرکت محسوب می شود.