سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشجویان مالکیت فکری


رای دیوان عالی کشور امریکا:

دعوای شرکت هانور ستار میلینگ علیه متکاف اقامه شده در سال 1916:

1-علامت در آمریکا چنانچه در این رای دادگاه عالی ایالات متحده آمده است شامل آن نشان مارک یا هر علامتی می شود که کاملا معین و مشخص باشد و به این عنوان هم شناخته شود. نباید باعث فریب مردم شده و یا ضرر و زیانی به آنها وارد نماید. میتواند دارای هر شکلی باشد با هر رنگ و طرح و اندازه ای به شرط اینکه قابل نشان دادن باشد و بتوان استفاده عملی از آن نمود. مثلا آن را بر روی ظرف بسته و یا هر کالای دیگری نصب و یا حک کرد .

علاماتی که به صورت عمومی مورد استفاده قرار می گیرند و یا نشانه های عمومی را نمی توان به عنوان علامت ثبت نمود. یا از آنها استفاده تجاری نمود . همچنین این علامت می بایست برای کالای خاصی باشد و صرفا برای همان کالا استفاده عملی نیز شده باشد. این استفاده عملی در یک منطقه حقی برای شخص ایجاد می کند که می تواند در تمام آن کشور و تا حتی جهان به آن استناد کرده و آن را متعلق به همه جا بداند حتی جایی که آن علامت منتشر نشده کالایی هم با این نشان به آنجا فرستاده نشده باشد و تا حتی مردم آن منطقه آن را نشناسند. صرف تصرف و بکارگیری نشانه ها و علامات پس از مراحل ثبت آن علامت در تمامی مکانها قابل استناد خواهد بود و کسی نمی تواند در جایی که آن علامت منتشر نشده آن را به نام خود انتشار دهد . همچنین در صورت به اشتباه انداختن خریدار استفاده کننده عملی از علامت تجاری دیگران مرتکب تخلف شده و قابلیت پیگرد دارد. هیچکس نباید با استفاده عملی از علامتی به فریب دیگران بپردازد تا حتی اگر کالای تولید شده تمامیه خصوصیات کالای مورد نظر را داشته باشد . استفاده عملی در جهت فریب مردم ممنوع است . در غیر اینصورت در جایی که آن علامت با حسن نیت و بدون قصد فریب استفاده شود شاکی فقط می تواند جبران ضرر و زیان مالی را از متخلف بخواهد.

2-در این پرونده شرکت فوق الذکراز مارک مخصوصی بر روی کالای خود استفاده می کند پس از چند سال شخصی در مناطق مجاور به استفاده عملی از ان نشان می پردازد و می تواند در مدت زمان کوتاهی بازار شرکت را در دست گیرد.شرکت به طرح شکایت می پردازد و پس از چند نوبت رسیدگی در دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور سرانجام قاضی بیان می دارد نظر به اینکه گنگره رای صادر کرده این رای منطقی و صحیح نمی باشد چون دعوای مطروحه بین دو شهروند و دو ایالت می باشد دادگاه بخش می بایست رسیدگی و اظهار نظر نماید.و استفاده انحصاری مخصوص شرکت می باشد.

3) زمانیکه یک علامت تجاری در یک منطقه استفاده می شود صاحب آن علامت نسبت به آن دارای یک حق تقدم و الویت می شود و دیگران نمی توانند از ان در آن منطقه و همچنین در مناطق دیگر استفاده نماید.این علامت تجاری انحصاری بوده و در صورت استفاده دیگری از آن به عنوان تقلب و فریب مشتریان صاحب آن می تواند ممانعت نماید.زمانی که یک علامت تجاری برای مدت طولانی در جایی مورد استفاده قرار بگیرد شخص ثالث نمی تواند به نوعی از آن استفاده نماید که باعث تضییع حقوق مالک آن گردد.

4) قاضی دعاوی را در نظام کامن لا بر طبق قوانین ایالت مورد رسیدگی قرار میدهد و در رسیدگی قوانین حاکم بر اشخاص را لحاظ می کند. و در صورت ورود خسارت وضرر و زیان و اثبات ان توسط شاکی پس از تعیین آن متخلف را ملزم به پرداخت  می نماید. در این نظام علامت تجاری موضوع مالکیت واقع نمی شود و اگر به صورت انحصاری مورد استفاده قرار گیرد فقط می تواند تحت حقوق مالکیت بررسی شود. درنظام حقوقی امریکا جنبه تشریفاتی ثبت علایم تغییر کرده و صرف استفاده عملی برای مدت طولانی نمی تواند موجد حق باشد.آن علامت می بایست به ثبت رسیده تا استناد به آن قانونی تلقی گردد. تنظیم صحیح اظهارنامه و قبول ان شرط است و رعایت مدت های اعتراض می بایست سپری شود. و در صورت بروز هرگونه اختلاف پس از اثبات حقانیت استفاده کننده انحصاری می تواند از آن استفاده عملی نماید. استفاده مداوم در نظام کنونی دارای مدت بوده که می بایست در زمان مناسب تمدید گردد و هزینه های ان نیز باید پرداخت گردد.

:: لطفا مجددا ذیل این سؤالها پاسخ بدهید: خلاصه پرونده؟ نقش استفاده عملی در یک منطقه خاص در ایجاد حق بر علامت در نظام حقوقی امریکا چیست؟ تأثیر دیدگاه پرونده در نظام حقوقی چیست؟ نظام فعلی امریکا در این باره چیست؟ معلی ::

شخصی در قالب شرکت برای مدتی از نام تجاری بهمراه علامت بدون ثبت استفاده می کند و باعث شهرت آن در ایالتی می گردد پس از آن شخص دیگری با همان علامت در چند ایالت دیگر به تجارت می پردازد و از آن نام و علامت جهت فروش محصول خود استفاده می کند پس از طرح شکایت نهایت دادگاه صاحب علامت را علی رغم عدم ثبت محق می شناسد و بیان میدارد عدم ثبت باعث پایمال شدن حق بوجود آمده نمی شود هرچند اثبات استفاده از آن علامت سخت و با خواهان است .

نقش استفاده عملی در یک منظقه خاص حقی برای شخص بصورت اکتسابی ایجاد می نماید که آن حق از تعرض مصون ولی با این حال اثبات آن مشکل خواهد بود .

تاثیر دیدگاه پرونده به این صورت است که برای استفاده کننده عملی که علامتی را به ثبت نرسانده حداقل حقوق در نظر گرفته می شود .

در نظام فعلی آمریکا ثبت علایم اجباری و مورد حمایت قانون می باشد با این حال استفاده از علامت بدون ثبت هم امکان پذبر است ولی دیگران نیز می توانند آن را مورد استفاده قرار دهند مگر اینکه استفاده کننده قبلی بتواند بطور مقتضی سبق استفاده خود را در دادگاه ثابت کند با این حال ضرر و زیان وارده به عهده کسی است که علامت را بدون ثبت استفاده می کرده یا اینکه سوء نیت استفاده کننده جدید را ثابت نماید.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 92/9/2ساعت  6:45 صبح  توسط محمد صالح موسوی 
      نظرات دیگران()


    طبقه 21 : اسباب و ظروف خانه یا آشپزخانه، شانه و ابر و اسفنج، انواع قلم مو (به استثنای قلم های نقاشی  مواد پاک کننده، براده فولاد برای صیقل دادن یا پاک کردن ظروف(سیم ظرفشویی)، شیشه های کار نشده یا نیمه کار شده(به جز شیشه های مورد استفاده در ساختمانظروف شیشه ای (بلوری)، اشیاء ساخته شده از چینی و سفال (به جز آنچه که در دیگر طبقات ذکر شده).

    این طبقه عمدتا شامل وسایل کوچک، وسایل دستی، وسایلی که برای مصارف خانگی و آشپزخانه و هم چنین وسایل توالت می شود.

    این طبقه موارد زیر را نیز در بر می گیرد:

    - اسباب و ظروفی که در خانه و آشپزخانه مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان مثال: ظروف آشپزخانه، سطل، ماهیتابه فلزی یا آلومینیومی یا پلاستیکی و یا ساخته شده از مواد دیگر، دستگاههای دستی کوچک برای خرد کردن یا آسیاب کردن و یا پرس کردن غیره.

    - شانه برقی (اتو مو)

    - مسواک برقی

    این طبقه این موارد را شامل نمی شود:

    - محصولاتی که به وسیله شیشه یا چینی یا سفال ساخته می شود

    - یکسری از مواد تمیز کننده، صابون و غیره (طبقه 3)

    -دستگا ههای کوچک برقی برای خرد کردن، آسیاب کردن (طبقه 7)

    - ریش تراش (طبقه 8)

    - ظروف پخت و پز برقی (طبقه 11)

    - آینه توالت (طبقه 20)

    ضابطه : در این طبقه آن چیز که به عنوان جنس مشترک می تواند در نظر گرفته شود همان کاربرد این وسایل به نحو کلی است که همگی در محیط آشپرخانه مورد استفاده قرار می گیرند اما در مورد فصل این طبقه باید گفت که کالاهای این طبقه بوسیله هم جنس خود کالا و هم کاربردشان به تنهایی در محیط آشپزخانه از یکدیگر متمایز می شوند.


    طبقه 22 : طناب، ریسمان، تور، چادر، سایبان (پناهگاه)، برزنت، بادبان، کیسه و گونی (به جز آنچه که در طبقات دیگر ذکر شدهبالشتک و مواد پارچه ای (به استثنای لاستیک و پلاستیک).

    این طبقه عمدتا شامل محصولات ساخته شده به وسیله طناب و بادبان می باشد.

    این طبقه شامل:

    ریسمان ها و نخ های چندلا که به صورت طبیعی یا مصنوعی در الیاف نساجی به کار برده میشود، کاغذ یا پلاستیک

    این طبقه شامل موارد زیر نمی شود :

    - یکسری تورها، گونی ها و کیسه های خاص (با درنظرگرفتن فهرست الفبایی کالاها)

    - رشته های به کار برده شده در آلات موسیقی

    ضابطه : آن چیز که به عنوان جنس می تواند در این طبقه درنظر گرفته شود آن است که همه این وسایل از جنس نخ می باشند و فصل آن ها کاربرد این کالاها می باشد.


    طبقه 23 : انواع نخ و رشته برای استفاده در صنعت نساجی.

    ضابطه : در این طبقه نیز جنس مشترک نخ می باشد و درواقع وجه مشترک آن است که در این طبقه در مورد انواع الیافی صحبت می شود که در صنعت نخ و پارچه به کار برده می شود.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/1ساعت  11:48 عصر  توسط حسین حسینی 
      نظرات دیگران()

     

    مقدمه:


    در بررسی ماهیت حقوق مالکیت فکری یکی از مواردی که مورد بررسی قرار می گیرد عناصر ملکیت می باشد که در مورد عناصر رابطه ملکیت سه عنصر دخالت دارند که عبارت است از : اول)جامع بودن ، دوم) انحصاری بودن و سوم) دائمی بودن.

    در مورد عنصر دائمی بودن ملکیت بنابر نظر برخی از حقوقدانان منظور این است که ملکیت نسبت به شیء مملوک و نه نسبت به شخص مالک دائمی باشد. یعنی تا هنگامی که شیء باقی باشد، ملکیت باقی می ماند و این حق از میان نمی رود تا وقتی شیء از بین برود.(1)

    حال بحثی که می توان در این جا مطرح کرد این است که آیا می توان ملکیت را به صورت موقت تصویر کرد یا خیر.

    در پاسخ به این سوأل باید دانست که تصویر ملکیت موقت سه صورت دارد:

    1. ملکیت در همان ابتدا برای مدت معینی اعتبار شود و بعد از گذشت مدت، خود به خود زایل گردد، بدون این که موضوع آن زایل شود. نتیجه سخن این است که بعد از زوال ملکیت، موضوع آن در زمره مباحات قرار می گیرد؛

    2. ملکیت در مدت معینی برای مالکی باشد و پس از آن، ملکیت به مالک اول منتقل شود؛

    3. ملکیت در مدت معینی برای مالک اعتبار شود و پس از آن به مالک دیگر (غیر وارث) منتقل گردد.(2)

    یکی از نظریه های رقیبی که در مورد عنصر دائم بودن ملکیت در حقوق مالکیت فکری مطرح است عبارت است از اینکه عنصر دوام در مالکیت شرط نمی باشد و یکی از مصادیقی که در مورد عدم شرط بودن دوام در مالکیت مطرح می کنند قرارداد مالکیت زمانی است؛ اگرچه در مورد دائم بودن یا موقت بودن ملکیت در چنین عقدی میان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد.

    ما در این تحقیق درصدد بررسی شرط بودن عنصر دوام یا موقت بودن ملکیت در عقد مالکیت زمانی هستیم و در آخر اینکه در صورت اینکه قائل به موقت بودن ملکیت در عقد مالکیت زمانی هستیم با کدام از یک از سه صورتی که در بالا بیان شد منطبق خواهد بود. ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/1ساعت  6:56 عصر  توسط حسین حسینی 
      نظرات دیگران()

     

    آیا میدانید که ...

     

     

    مالکیت فکری

     

    مالکیت فکری

     

    مالکیت فکری

     

    مالکیت فکری

    به نقل از سایت هم آفرینی



  • کلمات کلیدی : مالکیت فکری، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، احمدقندی
  • نوشته شده در  جمعه 92/9/1ساعت  1:29 عصر  توسط احمد قندی 
      نظرات دیگران()

     

    نام پرونده:   1824 – Sykes against sykes and another

    دادگاه: محکمه جنایی منطقه یورکشایر

    خلاصه پرونده:

    شخصی به ساخت خشاب گلوله تفنگ و بطری ودیگر کالاها با علامت (sykespatent  ) مینمود.در پرونده امده بود که  پدر خواهان از چند سال قبل حق انحصاری تولید کالای (patent  )مورد نظر را به دست اورده بود. خوانده دعوا که گویا نامش sykes)  )بوده همان کالاها را با یک نام کوتاه تر تا انجا که ممکن بود شبیه به کالاهای خواهان  با همان علامت ولی با کیفیتی پایین تر تولید کرده و به عنوان کالاهای تولیدی خواهان به قصد القای این امر که کالاها توسط خواهان تولید شده به خورده فروش ها میفروخت و انها نیز ان کالاها را به مردم  با عنوان  کالاهای تولیدی خواهان می فروختند. البته خرده فروشها که کالا را از خوانده می خریدند می دانستند که این کالا توسط خوانده و نه خواهان تولید شده است.

    حقایق پرونده:

    الف:خواهان به تولید کالایی مبادرت نموده و برای متمایز کردن ان از کالاهای دیگر ان ها را با علامت(sykes patent  ) مهر می نمود.

    ب:پدر خواهان از سالها قبل اجازه انحصاری تولید کالاهای فوق الذکر را به دست اورده اورده بود. اما این مجوز بعدها باطل تشخیص داده شد.

    ج:خوانده بدون اجازه  از خواهان شبیه همان کالاها را با علامت(sykespatent  )تولید و به خورده فروشها به نام کالاهای تولیدی خواهان می فروخت.

    د:خورده فروشها  که کالاها را از خوانده می خریدند میدانستند که این کالاها توسط خوانده و نه خواهان تولید شده اند.

    ه:گویا نام خواندهsykesبوده است.

    و:کالاهی تولیدی توسط خواهان از شهرت برخوردار بوده ولی خوانده با تولید کالاهای تقلبی میزان فروش خوهان را کاهش داده و به شهرت تجاری  وی نیز لطمه وارد نموده است.

    رای دادگاه بدوی:

    دادگاه بدوی دعوای خواهان را رد کرد به این استدلال که خوانده حق داشته نام خود (  (sykesرا بر روی کالاهای تولیدی خود درج کند وعلاوه بر ان کلمه(patent  )را بر روی کالاهای خود درج کند. 


    استدلالات قاضی مستشار

    ضمن نقض رای دادگاه بدوی رای داد که بر خلاف انچه که در که در استدلالات دادگاه بدوی امده خوانده حق نداشته که حتی اگر نام وی با نام وی یکسان باشد کالاهای خود را به عنوان کالاهای خواهان علامت گذاری کند.همچنین استدلال دادگاه بدوی به اینکه خریداران بلا واسطه می دانستند که کالا توسط خواندگان نه توسط خواهان تهیه شده نیز دفاع موثری محسوب نمی شود. همچنین قاضی ضمن رد استدلال موضوع را به این دلیل که خوانده علامت را به این دلیل که قصد فریب دادن مردم در مورد سازنده کالاها بود محکوم و پرونده را ضمن صدور حکم به نفع خواهان در صورتی که عمل خوانده موجب فریب عمومی شده باشد، تشخیص صدق کردن فریب عمومی را به هیات منصفه ارجاع داد.

    هیات منصفه ضمن تایید رای قاضی مستشار اظهار نظر کرد که خواندگان نباید کالاهای خود را به نام کالاهای تولیدی خواهان می فروختند. و قاضیAbbotC.J   اضهار نظر کرد خواندگان با به کار بردن علامت(Sykespatent  )قصد فریب دیگران راداشتند. و حتی با این که به صورت مستقیم قصد این کار یعنی فریب مردم در مورد تولید کننده ان را نداشتند اما این کار را با فروش ان به فروشندگان واسطه انجام دادند. در نهایت حکم به نفع خواهان و به ضرر خواندگان داده شد.

    نقد رای: شخصی با داشتن حق انحصاری کالایی اقدام به تولید و فروش ان نموده و به واسطه کیفیت کالاشهرت و درامد خوبی کسب می کرد .وی برای تمایز دادن کالاهایش از دیگر تولید کنندگان اقدام به مهر نمودن انه با کلمه(sykespatent) مینمود. شخص دیگری که گویا نامشsykes))بود با تولیدمشابه همان کالاها با کیفیت پایین تر و قیمتی ارزانتر و درج کلمه(sykespatent) به شهرت خواهان لطمه و میزان فروش اورا کاهش داد. خوانده کالاهارا به نام کالاهای تولیده توسط خواهان به خورده فروشها می فروخت وانها نیز که میدانستند که کالاها توسط خوانده تولید شده اند نه خواهان انها را به مردم به نام کالای اصلی میفروختند.دادگاه بدوی خوانده را به این دلیل که وی نام خود را بر روی کالا زده و وی نیز حق داشته کلمه (patent)را بر روی کالاها درج کند.ولی این استدلالات نهایتا توسط هیات منصفه رد شد.باید نظر دادگاه تجدید نظر را تایید کرد زیرا هنگامی که فردی از نام یا علامتی برای توصیف کالای خود استفاده میکند وبه این طریق درمیان مشتریان شناخته میشود.دیگری حق ندارد این نام یا علامت را حتی اگر با نام وی یکسان باشد استفاده کند.

    مبنای حمایت از علامت:

    حمایت از خواهان دعوا در برابر خواندگان که علامت مورد استفاده وی را که درمیان مردم شناخته شده بود مورد استفاده قرار داده بودند.

    حمایت از حقوق مصرف کنندگان و جلوگیری از فریب عموم در معاملات


    :: با تشکر از آقای موسوی موارد اضافه خط خورده و اصلاحاتی هم به رنگ قرمز اضافه شد. باید بیشتر دقت کنید. معلی ::



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 92/8/30ساعت  7:14 عصر  توسط مهدی موسوی 
      نظرات دیگران()

     

    1-بررسی کارکردهای علامت تجاری در بنگاههای فعال در بازرگانی بین المللی در استان تهران.
    2-مطالعه تطبیقی شرایط ماهوی علامت تجاری با تاکید بر نظام حقوقی ایران.
    3-الزامات حقوقی الحاق ایران به معاهده حقوق علائم تجاری(TLT).
    4-سیاست کیفری ایران علیه جاعلین علائم تجاری، صنعتی و تولیدکنندگان کالاهای تقلبی.
    5-حق مالکیت علامت (تجاری و صنعتی در حقوق بین‌المللی حمایت مالکیت صنعتی).
    6-ضمانت اجراهای حقوقی در رابطه با سوء‌ استفاده از علائم تجاری ثبت شده در حقوق ایران،‌انگلیس و کنوانسیون 1883 پاریس.
    7-حمایت کیفری از حق مالکیت بر علائم تجاری.
    8- بررسی تاثیر تصمیم علائم تجاری بر کارآیی تبلیغات.
     9-بررسی میزان تاثیر وابستگی بر وفاداری در ایجاد رابطه نام تجاری با مصرف کننده مطالعه موردی ؛مصرف کنندگان نام تجاری نوشین شهرستان لاهیجان.
     10-توسعه و آزمون مدلی به منظور خلق وفاداری مشتری از طریق توسعه مزیتهای رقابتی علامت تجاری.
    11-نظام حقوقی علائم تجارتی و صنعتی در ایران و معاهدات بین المللی.
    12-شناسایی عوامل موثر بر وفاداری به مارک در مصرف کنندگان پودر رختشویی ( پودر ماشینی ).
    13-بررسی مقررات حاکم بر علایم تجارتی در حقوق ایران و انگلیس.
    14-ماهیت حقوقی قرارداد فرانشیز و آثار آن.
    15-بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان محصولات اسنوا در شهر اصفهان.
    16-قراردادهای واگذاری امتیاز علامت تجاری و دانش فنی .
    17-قراردادهای بهره برداری از علامت تجاری (فرانچایز).
    18-مصادیق حقوق مالکیت فکری در صنعت ورزش.
    19-Application of Brand Personality Scale In Automobile Industry: The Study of SAMAND’S Brand Personality Dimensions
    20-بازیابی علائم تصویری تجاری مبتنی بر محتوی با استفاده از ویژگی های هندسی اصلاح شده و خواص ناحیه ای تصویر.
    21-ضمانت اجرای نقض علائم تجاری در حقوق ایران و نظام بین المللی حقوق مالکیت فکری .
     22-بررسی تصویر نام تجاری شرکت ایساکو در ذهن مصرف کنندگان با استفاده از مدل هویت وتصویر کاپفرر در سطح شهر تهران .
    23-بررسی مقررات دسیسه و تقلب در کسب و تجارت در قوانین ایران.
     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/29ساعت  10:26 صبح  توسط مهدی فرقانی 
      نظرات دیگران()

    موضوع :استفاده از عنوان تجاری  یکسان با تقلب در فعالیت تجاری مشابه

    حقایق پرونده :

    •   پدر خواهان john burgess    قبل از سال 1800 به عنوان مبدع و اولین تولید کننده اسانس ماهی آنچوی به تجارت محصول خود تحت عنوان burgess essence anchovies of 107 strand ‌ می پرداخته است.
    •     خوهان در سال 1800 به عنوان شریک تجاری پدرش وارد تجارت مذکور گردیده و از آن پس تجارت را تحت عنوان  john burgess & son    ادامه دادند.
    •     طبق توافق تجاری میان خواهان و پدرش هر کدام بعد از مرگ دیگری مجاز به ادامه تجارت مذکور تحت همان عنوان می باشد.
    •   خواهان بعد از مرگ پدرش به نحو انحصاری به تولید و فروش اسانس ماهی آنچوی  در همان محل و تحت همان عنوان ادامه می دهد.
    •   خوانده William harding burgess   ( پسر خواهان ) به عنوان دستیار خواهان در تجارت مذکور استخدام شده وحقوق دریافت می کرده است
    •   خوانده در سال 1852 اقدام به تاسیس محلی مشابه محل تجاری خواهان نموده و شروع به تولید و فروش کالا هایی مشابه با خواهان می نماید. 
    • خوانده محل تجاری اش را w. h . burgess , late of 107 strand   نام گذاری کرده و محصولاتش را  تحت همین عنوان به فروش می رساند (خوانده از عبارت late  با سایز کوچکتر و به زبان آلمانی به طوری که کمتر جلب توجه  کند استفاده می کرده است).
    •  خواهان  مدعی است عنوان burgess essence anchovies ‌ تنها توسط  وی و پدرش ونه هیچ شخص دیگری استفاده می شده است و نشانه دهنده این است که محصولات تحت این عنوان  ,توسط آنها تولید شده  و خود را مالک عنوان مذکور می داند و استفاده شخص دیگر را (حتی در صورتی که  نامی مشابه نشان تجاری وی داشته باشد) گمراه کردن خریداران می داند.

     

    استدلال دادگاه :

    •  در شرایطی که شخصی کالای دیگری با تقلب به اسم خودش می فروشد از اقدام وی جلوگیری مگردد زیرا مدت ها قبل شخص دیگری این کالای مشابه را می فروخته است.
    •    اما در اینجا خوانده تقلبی انجام نداده  او تجارت مشابه تجارت پدرش انجام می داده ( تولید و فروش اسانس ماهی آنچوی ) و تولید وفروش محصول مذکور امتیاز انحصاری خواهان نیست .
    •  خوانده  از نام خود در تجارتش که مشابه نام پدرش می باشد استفاده نموده و نباید او را از استفاده از نام خود منع کرد.
    •    دادگاه استدلال می کند شهرتی که طی سالهای طولانی  برای  burgess essence anchovies به وجود آمده هیچ حق انحصاری برای خواهان ایجاد نمی کند.

     

    حکم دادگاه :

    دادگاه خوانده را از استفاده از عبارت   late of 107 strand منع می کند اما خوانده را از استفاده از نام خود (نام خواهان ) درتجارتش منع نمی کند و دعوای خواهان را در این مورد رد می کند (چنین دعوی را قابل طرح نمی داند )

     

    مبنای حکم :

    با توجه به رأی دادگاه شهرت و مدت استفاده هیچ حق ایجابی برای خواهان ایجاد نمی کند و مالکیت انحصاری بر نام تجاری ندارد.

     




  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  یکشنبه 92/8/26ساعت  11:0 عصر  توسط س ابراهیمی فر 
      نظرات دیگران()

     

    عنوان: Lawson v The Bank of London 1856


    موضوع: استفاده از نام تجاری دیگری، پسینگ‌آف


    حقایق پرونده:
    •    خواهان بانکی در لندن با عنوان «بانک لندن» تأسیس کرده است.
    •    وی هزینه زیادی برای راه‌اندازی بانک متحمل شده است.
    •    خواهان بر سردر همه دفاتر و سربرگ‌ها این نام را نصب کرده تا عموم مردم آن را ببینند.
    •    در آن زمان این تنها بانک با این عنوان بوده.
    •    معلوم نیست آیا خواهان فعالیت بانکی را هم آغاز کرده است یا خیر.
    •    خواهان تحت عنوان مذکور سود زیادی به دست می‌آورده است.
    •    خوانده بانکی تحت همین عنوان تأسیس کرده است.
    •    خواهان نتوانسته است به فعالیت بانکی خود ادامه دهد.
    •    ادعای خواهان این است که قصد خوانده فریب عموم و زیان به خواهان بوده و توقف کار بانکی خواهان به همین دلیل اتفاق افتاده است.


    استدلال‌های قاضی:
    •    مشخص نیست سبب اقامه دعوا برای خواهان وجود دارد یا خیر زیرا خواهان نگفته که آیا به فعالیت بانکی مشغول بوده است یا قصد شروع آن را داشته است. در واقع به نظر میرسد وی هنوز شروع به کار نکرده بوده. در این صورت ادعای ضرر و زیان هم منتفی است چون اساسا وی هنوز مشتری نداشته است. خواهان باید ثابت کند به حرفه بانکداری مشغول بوده و از فعل خوانده زیان دیده است زیرا دعوای پسینگ آف در جایی قابل طرح است که فعالیت تجاری تحت عنوان یا نام تجاری مورد نظر در حال انجام باشد.
    •    گفته شده خواهان نمی‌تواند علیه خوانده‌ای که یک شرکت حقوقی است اقامه دعوا کند بلکه باید علیه شرکا اقامه دعوا کند زیرا شرکت مرتکب جنایت و خیانت (که نیازمند قصد است) نمی‌شود و تنها مرتکب تخلف (trespass) می‌شود. اما به دلیل آنچه گفته شد نوبت به طرح این موضوع و بررسی آن نمی‌رسد.
    •    خوانده با استناد به متن یک رأی (که می‌گوید «هر شرکت باید نامی داشته باشد و ماهیت این نام مانند نامی است که برای اشخاص حقیقی اعتبار می‌شود») مدعی است استفاده از نام دیگری مجاز است مگر به نقض علامت تجاری منجر شود. موضوع پرونده‌های علامت تجاری هم نامی است که ویژگی تمایزدهندگی دارد و بر روی کالاهای تقلبی استفاده شده و موجب جلب مشتریان دیگری شده است. اما در اینجا ادعای مشغول بودن به تجارت بانکداری و همچنین جذب متقلبانه مشتریان از سوی خواهان مطرح نشده است تا مسئله ذیل دعوای پسینگ آف و نام تجاری قرار گیرد.


    حکم: چون خواهان هنوز بانکداری را شروع نکرده است و هیچ مشتری ای وجود نداشته، استفاده از نام بانک کسی را فریب نمی‌دهد و دعوای پسینگ‌آف و تقلب قابل طرح نیست لذا دادخواست رد می‌شود.


    ماهیت موضوع حمایت: ظاهرا ماهیت مورد حمایت از نظر دادگاه همان حقوق مصرف‌کننده است چون استدلال شده که جلب مشتری دیگری از طریق جعل عنوانی که برای یک تاجر یا شرکت جا افتاده است (پسینگ‌آف) ممنوع است.



  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، تصحیح گزارش پرونده، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  شنبه 92/8/25ساعت  4:6 عصر  توسط مهدی معلی 
      نظرات دیگران()

     

    عنوان : "کنات" علیه "مرگان" درسال 1836

     

    موضوع: استفاده از نام تجاری مشابه

     

    خواهان: اقایه کنات دارنده شرکت حمل ونقل مسافر

     

    خوانده: اقایه مرگان دارنده شرکت حمل ونقل مشابه

     

    حقایق پرونده واستدلالات :

    1ـ دستور منع استفاده خوانده از نام وعلامت تجاری مشابه در تاریخ 27 جولای صادر شده مبنی براینکه خوانده حق استفاده از هیچگونه نام وطرح وکلمه مشابه خواهان راندارد.

    2- خواهان یک شرکت حمل ونقل مسافر داشته که از اتوبوس هایه جدید وباکیفیت استفاده میکرده و از نام"convenance company" و"londen conveyance company" که بزرگ رویه اتوبو س هایش نوشته بوده استفاده میکرده وبه سبب کیفیت وخدمات خوبی که ارائه میکرده  شهرت خوبی بین مردم پیدا میکند.

    3- خوانده باتاسیس شرکت حمل ونقل خود از نام مشابه شرکت کنات بر رویه اتوبوسهایش استفاده میکند به این صورت که از همان طراحی وکلماتی که رویه اتوبوس خواهان استفاده شده بود استفاده میکند البته فقط یک کلمه for خیلی کوچک وغیر قابل دید بین دوکلمه convenyance و company  مینویسد و همچنین کلمه original را زیر کلمات بالا مینویسد که باعث تقلب بیشتری میشود( زیرا این کلمه بیان گر این مطلب است که شرکت اصلی و اوریجینال برایه او میباشد)  و حتی لباسهایه مشابه راننده هایه خواهان استفاده میکندتا از کاملا شبیه اتوبوسهایه خواهان شوند.

    4-مردم نیز به استفاده از اتوبوسهایه خواهان عادت کرده بودند وخوانده نیز درصدد بدست اوردن متقلبانه مشتریان خواهان بوده ولذا ازاین طراحی کاملا مشابه استفاده کرده است.

     5  - در 10 اوت یک اعتراضی میشود تا دستور منع استفاده را فسخ کند واقایان "کیندرسلی" و "برد"از این اعتراض حمایت میکنندو ادعایه اولشان این بوده که خواهان طبق قانون پارلمان عمل نکرده است که بر طبق این قانون باید مالکین شرکت تقتضایه ثبت شرکت و نام انرابدهندونام انها در پروانه نوشته شود واستفاده عملی کافی نیست و به چند پرونده مشابه نیز استناد میکنند

    ادعایه دومشان این است که استفاده از این نامها انحصار نمی اورد وکاهش سود او بخاطر رقابتی شدن این فعالیت است ودادگاه هم درصدد ممانعت در راه تجارت سالم نیست

    6-اقایه کیندرسی در پاسخ به این استدلالات وحمایت از خواهان میگوید:سوال اول این است که ایا خواهان حق استفاده و پیگیری از علامت تجاری خودرادارد یاخیر ؟ که در پاسخ میگوید باصرف نظر از تمام مدارک خواهان طبق پروانه حق استفاده وپیگیری از علامت تجاری خود را دارد.

    سوال دوم ایاخوانده میتواند استفاده متقلیلنه کند از علامت تجاری خواهان؟ میگوبد خیر خوانده حق  ندارد سود منصفانه خواهان را کم کند و اورا از مشتریان خودش محروم کند و خواهان حق دارداز سوء استفاده  خوانده جلوگیری کند.

     

    حکم: همان حکم قبلی تایید شد که عبارات بود از ممنوعیت خوانده از استفاده از هرگونه نام و طرح وعلامت مشابه خواهان.

     

    مبنای حکم: حمایت از حقوق استفاده کنندگان از خدمات و حمایت از کار وتلاش خواهان در برابر استفاده متقلبانه خوانده.

     



  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  شنبه 92/8/25ساعت  10:13 صبح  توسط مهدی فرقانی 
      نظرات دیگران()


    نام پرونده :LAWSON v. BANK of LONDON 1856

     

    حقایق پرونده:

    خواهان اولین شخصی بوده که در شهر لندن بانکی به عنوان «بانک لندن» تأسیس می کند و برای تأسیس آن هزینه هنگفتی را متحمل می شود. او نام بانک را در صفحه برنجی درج کرده اطلاعیه ای با نام بانک در بین مردم منتشر می کند و این نام را در دفاتر (شعبات) بانک خود استفاده می کند . لذا بانک ذکر شده عموماً با این نام شناخته شده است. همچنین این بانک تنها بانکی بوده که بدین نام و سبک وجود داشته است. او در این شغل جا افتاده و سود و منفعت زیادی کسب کرده بود.

    خواهان ادعا می کند خواندگان به طور غیرقانونی، زیانبار،خدعه آمیز و متقلبانه ... و بدون مجوز و رضایت او، اقدام به تأسیس بانک دیگری در همان شهر و تحت همان نام، سبک و عنوان بانک لندن تأسیس و وانمود کرده اند که همان بانک خواهان هستند و به طور غیر قانونی و متقلبانه به انجام تجارت بانک ذکر شده اقدام کرده اند. خواهان همچنین مدعی است ادامه تجارتش با مشکل مواجه شده و از سود و منفعت هایی که کسب می کرده محروم شده چون خواندگان باعث شده اند که بعضی از افراد چنین تصور کنند که بانک خواندگان همان بانک خواهان است. او ادعای 500 لیره خسارت کرد.

    خوانده اعتراض می کند به این دادخواست که ؛ یک شرکت نمی تواند به این سبب اقامه دعوا کند و دادخواست صحیح نیست. خواندگان یک شخص حقوقی هستند که یا با قانون پارلمان باید تشکیل شوند یا توسط اساسنامه. نام شرکت جزء ذات آن می باشد و توسط قدرتی که آن را بوجود آورده است داده می شود.


    استدلال و مستندات قاضی:

    1 - دادخواست سبب اقامه دعوا را مشخص نمی کند،

    2 - ذینفع بودن خواهان را برای دریافت خسارت (مالکیت بر علامت تجاری) مشخص نمی کند.

    3 - همچنین اینکه خواهان تاکنون به چه نوع تجارت بانکداری (مثلاً صرافی،حساب پس انداز و...) مشغول بوده است را مشخص نکرده است.

    4 - خواهان شخص مناسبی برای اقامه دعوا (دریافت خسارت) نیست، چرا که خود خواهان زیان ندیده، آنکه زیان دیده بانک لندن است.

     

    حکم نهایی: با توجه به استدلال های بالا  و عدم وجود حق مالکیت انحصاری خواهان بر علامت مورد بحث دعوای خواهان رد شد و او ذینفع شناخته نشد.

     

    ماهیت علامت: این پرونده قبل از تصویب قانون علائم تجاری مصوب 1881 مطرح بوده و و با توجه به رأی دادگاه هیچ حق ایجابی برای خواهان ایجاد نمی شود و مالکیت انحصاری بر نام و علامت تجاری ندارد.



  • کلمات کلیدی : علامت تجاری، گزارش پرونده دانشجویان
  • نوشته شده در  شنبه 92/8/18ساعت  9:58 عصر  توسط مسعود زنگنه 
      نظرات دیگران()

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نحوه تدوین رساله پژوهشی
    جزوات حقوقی
    جزوات حقوق مالکیت صنعتی
    لینک دانلود جزوه حقوق رقابت تجاری و اسرار تجاری
    دانلود مجلات حقوق مالکیت فکری وایپو
    جزوه حقوق اینترنت و نرم افزارهای کامپیوتری دکتر رجبی
    حمایت یا عدم حمایت از پایگاه های داده در نظام حقوقی ایران
    نکته مهم
    جزوه داوری تجاری بین المللی
    جزوه مالکیت ادبی و هنری 2 دکتر حکمت نیا
    [عناوین آرشیوشده]
     
     RSS 
     Atom 
    صفحه نخست
    پست الکترونیک
    بازدید امروز : 61
    بازدید دیروز : 50
    مجموع بازدیدها : 478249